کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشارکت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشارکت
لغتنامه دهخدا
مشارکت . [ م ُ رَ / رِ ک َ ] (از ع ، اِمص ) مأخوذ از عربی شراکت و انبازی و حصه داری وبهره برداری . (ناظم الاطباء). شرکت : و در این تن سه قوه است یکی خرد و سخن و جایگاهش سر به مشارکت دل و دیگر خشم جایگاهش دل . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 95). دو مهتر بازگش...
-
واژههای همآوا
-
مشارکة
لغتنامه دهخدا
مشارکة. [ م ُ رَ ک َ ] (ع مص ) انبازی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). با یکدیگر انبازی کردن . (دهار) (از اقرب الموارد). با کسی انبازی کردن . (زوزنی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن ). شارکت فلاناً مشارکة و شراکا؛ شری...
-
جستوجو در متن
-
مشارکات
لغتنامه دهخدا
مشارکات . [ م ُ رَ ] (ع اِ) ج ِ مشارکت : آنچه از ایشان و در ایشان واقع باشد از... مشارکات و آنچه بدین جهت تعلق دارد. (اوصاف الاشراف ص 35). و رجوع به مشارکت شود.
-
علاص
لغتنامه دهخدا
علاص . [ ع ِ ] (ع مص ) مال به کسی دادن به مشارکت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
مختصی
لغتنامه دهخدا
مختصی .[ م ُ ت َص ْ صی ] (ص نسبی ) مخصوص و اختصاص داده شده بدون مشارکت غیری . (ناظم الاطباء). و رجوع به مختص شود.
-
بالمشارکة
لغتنامه دهخدا
بالمشارکة. [ بِل ْ م ُ رَ ک َ ] (ع ق مرکب ) (از: ب + ال + مشارکة) شراکةً. بطور مشارکت . به انبازی . به هنبازی .
-
خصیصة
لغتنامه دهخدا
خصیصة. [ خ َ ص َ ] (ع اِ) هر چیزی که خاص بود و دیگری را در وی مشارکت نباشد. (ناظم الاطباء). ج ، خَصائِص .
-
مساهمت
لغتنامه دهخدا
مساهمت . [ م ُ هََ م َ ] (ع مص ) مساهمة. مشارکت . (غیاث ). شریک و هم بهره و هم نصیب و مساوی در بهره و نصیب شدن . انبازی کردن . شریک شدن . || (اِمص ) انبازی . شرکت . و رجوع به مساهمة شود : او نیز اندرآن مبایعت مساهمت نموده و به امارت وسلطنت او همداستا...
-
مقاراءة
لغتنامه دهخدا
مقاراءة. [ م ُ رَ ءَ ] (ع مص ) سبق گفتن و درس کتاب کردن و با هم مذاکره کردن . قِراء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مشارکت کردن در درس . (از اقرب الموارد).
-
انطمال
لغتنامه دهخدا
انطمال . [ اِ طِ ] (ع مص ) با دزدان مشارکت نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). همدست و شریک دزدان شدن . (یادداشت مؤلف ).
-
قراع
لغتنامه دهخدا
قراع . [ ق ِ ] (ع مص ) قَرع . (منتهی الأرب ). || برجهیدن گشن بر شتر ماده . || پشیمان شدن و بر هم ساییدن دندان را از ندامت . (منتهی الأرب ) (آنندراج ). || قرعه زدن . || مشارکت و مساهمت با کس . (از اقرب الموارد). و رجوع به مقارعة شود.
-
متاجرت
لغتنامه دهخدا
متاجرت . [ م ُ ج َ رَ ] (ع مص ) متاجرة : چنین آورده اند که در شهور سالفه و اعوام ماضیه ، سه کس از دهاة عالم و کفاة بنی آدم بر سبیل مشارکت متاجرت می کردند. (سندبادنامه ص 293). و رجوع به متاجرة شود.
-
مناکحات
لغتنامه دهخدا
مناکحات . [ م ُ ک َ ] (ع اِ) ازدواجها. عروسیها. (از ناظم الاطباء). ج ِ مناکحة : آنچه راجع بود به اهل منازل به مشارکت مانند مناکحات و... (اخلاق ناصری ). رجوع به مناکحة و مناکحت شود.