کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشاتمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشاتمة
لغتنامه دهخدا
مشاتمة. [ م ُ ت َ م َ ] (ع مص ) همدیگر را دشنام دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). با کسی دشنام دادن . (المصادر زوزنی ). دشنام دادن با کسی . مکاوحة. (تاج المصادر بیهقی ). یکدیگر رادشنام دادن . مجادعة. دشنام گفتن . (یادداشت به خط مرحوم د...
-
جستوجو در متن
-
مشاهلة
لغتنامه دهخدا
مشاهلة. [ م ُ هََ ل َ ] (ع مص ) با هم دشنام دادن و شر گفتن همدیگر را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مشاتمه . (تاج المصادر بیهقی ). || سخن گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
مکاوحة
لغتنامه دهخدا
مکاوحة. [ م ُ وَ ح َ ] (ع مص ) جنگ کردن با هم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مکاوحت شود. || چیره گردیدن در کارزار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جنگ کردن با کسی و بر او چیره شدن . (از اقرب الموارد). || با کسی دشنام دادن . (دهار). با هم د...
-
شواظ
لغتنامه دهخدا
شواظ. [ ش ِ / ش ُ ] (ع اِ) زبانه ٔ آتش بی دود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). شعله ٔ آتش . (غیاث ). مارج . لهب . زبانه . زبانه ٔ آتش . (مهذب الاسماء). || دود آتش . || حرارت آتش . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گرمی آفتاب . (من...
-
دشنام دادن
لغتنامه دهخدا
دشنام دادن . [ دُ دَ ] (مص مرکب ) فحش دادن . نام کسی را به زشتی بردن . عیب کسی را گفتن . (ناظم الاطباء). ناسزا گفتن . استقذاف . (دهار). استیعاب . اسماع . (تاج المصادر بیهقی ). اهتماط. بجوس . تسبیب . تشریز. تطلیة. تقاذف . تقصیب . تلقع. تمطیط. تهجیل . ...