کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشائین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مشاؤون
لغتنامه دهخدا
مشاؤون . [ م َش ْ شائو ] (ع ص ، اِ) پیروان حکمت مشاء. رجوع به مشاء و مشائین و مشائون و حکمت اشراق شود.
-
حکمت مشاء
لغتنامه دهخدا
حکمت مشاء. [ ح ِ م َ ت ِ م َش ْ شا ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حکمت مشائی . طریقه ٔ مشائین . حکمت ارسطو و پیروانش .
-
ابالیخن
لغتنامه دهخدا
ابالیخن . [ اَ خ ُ ] (اِخ ) یکی از فلاسفه ٔ مشائین که در قرن یکم ق .م . میزیسته و گویند او کتب ارسطو را پس از یکصد و سی سال که در سردابی مدفون و مجهول و متروک مانده بود از بعض اخلاف ارسطو و تئوفرسطوس به دست آورده و با جهد و سعی انتشار داد و در کتب عر...
-
اشراقی
لغتنامه دهخدا
اشراقی . [ اِ ] (ص نسبی ) آن قسم ازفلسفه که در اصول و قواعدش ادله ٔ عقلیه و کشف هر دومعتبر است . رئیس اشراقیون در فلاسفه ٔ یونان افلاطون بود و رئیس ایشان در فلاسفه ٔ اسلام شیخ شهاب الدین سهروردی که تصنیفات بسیار دارد. حکمت و فلسفه ٔ که فهمیدن حقایق ا...
-
اشراقیان
لغتنامه دهخدا
اشراقیان . [ اِ ] (اِخ ) گروهی از حکمای سلف که از باعث اشراق و روشنی باطن خود که از کثرت ریاضت پیدا کرده بودند، تعلیم و تعلم به مکاشفه و مراقبه میکردند و حاجت به رفتن پیش کسی نداشتند، بخلاف حکمای مشائین که ایشان نزدیک یکدیگر رفته مقدمات دریافت میساخت...
-
ملاصدرا
لغتنامه دهخدا
ملاصدرا. [ م ُل ْلا ص َ ] (اِخ ) محمدبن ابراهیم بن یحیی شیرازی ، ملقب به صدرالدین و صدرالمتألهین و معروف به صدرا و ملاصدرا از حکمای بزرگ قرن یازدهم هجری است . وی مخصوصاً درحکمت اشراق تبحری تمام داشته و معضلات این رشته از فلسفه را به دقت تمام موشکافی...
-
مظله
لغتنامه دهخدا
مظله . [ م ِ ظَل ْ ل َ / م َ ظَل ْ ل َ] (ازع ، اِ) مظلة. خیمه و سایبان بزرگ : باغ از حریر حله بر گل زند مظله مانند سبزکله بر تکیه گاه دارا. کسایی مروزی .هر که ما را بدید و در حق فرزندان و مریدان و خاندان ما سعی نیکو کرد فردا در مظله ٔ شفاعت ما باشد. ...
-
ارسطیفس
لغتنامه دهخدا
ارسطیفس . [ اَ رِ ف ِ ] (اِخ ) قورینائی . (تاریخ الحکمای قفطی ص 25). یا ارسطیفس الرفنی یا ارسطیفوس قورینائی . (طبقات الامم قاضی صاعد اندلسی ). قفطی گوید: وی از اهل قورینا بود و گویند قورینا در قدیم همان رفینه ٔ شام نزدیک حمص بود. واﷲ اعلم . و من مکتو...
-
بهمن
لغتنامه دهخدا
بهمن . [ ب َ م َ ] (اِ) نام ماه یازدهم از هر سال شمسی . (برهان ) (ناظم الاطباء). ماه یازدهم است از سال شمسی و آن ماه دوم است از فصل زمستان . (آنندراج ). نام ماه یازدهم از سال شمسی . (رشیدی ).ماه یازدهم باشد از سال شمسی و آن ماه دوم است از فصل زمستان ...
-
ارسطو
لغتنامه دهخدا
ارسطو. [ اَ رِ ] (اِخ ) (در یونانی : اریست تلس ) حکیم مشهور یونانی ملقب بمعلم اول و پیشوای مشائین . نام این فیلسوف در فارسی و عربی بصور ذیل آمده است : ارسطو، آرسطو، ارسطوی ، ارسطوطالیس ، ارسطوطالس ، ارسطاطالیس ، ارسطاطلس ، ارستطالیس ، ارسطاطالس ، ارس...