کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسکرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسکرة
لغتنامه دهخدا
مسکرة. [ م ُ ک ِ رَ ] (ع ص ) تأنیث مسکر. مست کننده . مستی آرنده . رجوع به مسکر و اسکار شود.
-
واژههای مشابه
-
مسکره
لغتنامه دهخدا
مسکره . [ م َ ک َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عثمانوند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 41هزارگزی جنوب غربی کرمانشاه و یک هزارگزی سرجوب ،با 330 تن سکنه . آب آن از زه آب رودخانه ٔ آهوران و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
جستوجو در متن
-
مسکرات
لغتنامه دهخدا
مسکرات . [ م ُ ک ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مسکر و مسکرة. آن چیزها که نشئه و مستی آرد، مثل شراب و بنگ و امثال آن . (غیاث ). مستی آورندگان . رجوع به مسکر شود.
-
اناحره
لغتنامه دهخدا
اناحره . [ ] (اِخ ) (به معنی تنگنا) شهر سبطیساکار بود که بعضی ، موقع آنرا در قسمت شمالی آن ملک و بعضی در نزد مسکره و سایرین در نزد ناعوره که در طرف شرقی کوه حرمون صغیر واقع است دانسته اند. (از قاموس کتاب مقدس ).
-
عثمانوند
لغتنامه دهخدا
عثمانوند. [ ع ُ مان ْ وَ ] (اِخ ) نام یکی ازدهستانهای بخش حومه ٔ شهرستان کرمانشاهان و حوزه ٔ آمار کنگاور است . این دهستان در منطقه ٔ کوهستانی و در جنوب خاوری کرمانشاهان بین دهستانهای ماهیدشت زردلان و جلالوند است . هوای آن سرد و سالم است و آب آن از چش...
-
ادریس
لغتنامه دهخدا
ادریس . [اِ ] (اِخ ) خنوخ . اخنوخ .پیغامبری پیش از بنی اسرائیل . مؤلف برهان گوید: نام پیغمبریست مشهور. گویند از جهت درس گفتن بسیار بدین نام علم شد و او را مثلث النعمة خوانند و نعمای ثلثه ٔ او پادشاهی و حکمت و نبوت بود و او حیات جاوید یافت و اکنون در...