کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسوق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسوق
لغتنامه دهخدا
مسوق . [ م َ ] (ع ص ) ستور رانده شده . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پیش رفته .
-
مسوق
لغتنامه دهخدا
مسوق . [ م ِس ْ وَ ] (ع اِ) چوبی که بدان ستور را رانند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
مسوق
لغتنامه دهخدا
مسوق . [ م ُس ْ وِ ] (ع ص ) سوق دهنده بطرف صید. (از اقرب الموارد): بعیر مسوق ؛ شتر که شکار راند و شکاری (شکارچی ) را بر شکار قادر گرداند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
مسوغ
لغتنامه دهخدا
مسوغ . [ م ُ س َوْ وَ ] (ع ص ) مسوع . جایزشده . روا. و رجوع به مسوع شود. || گوارا شده . گواریده .
-
مسوغ
لغتنامه دهخدا
مسوغ . [ م ُ س َوْ وِ ] (ع ص ) روادارنده . (از منتهی الارب ). مجوّز. (یادداشت مرحوم دهخدا). جایزکننده . || گواراکننده . (از منتهی الارب ).
-
مصوغ
لغتنامه دهخدا
مصوغ . [ م َ ] (ع ص ) ریخته شده . || گداخته شده . || هم آهنگ . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
مسوقة
لغتنامه دهخدا
مسوقة. [ م ِس ْ وَ ق َ ] (ع اِ) تأنیث مسوق . تازیانه . (ناظم الاطباء).
-
نسیس
لغتنامه دهخدا
نسیس . [ ن َ ](ع اِ) گرسنگی سخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جوع شدید. (اقرب الموارد) (المنجد). || غایت مشقت و جهد مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). غایت جهد انسان و جز آن . (از اقرب الموارد). || سرشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خلیقت . (اقرب الموار...
-
ادماج
لغتنامه دهخدا
ادماج . [ اِ ] (ع مص ) محکم گردانیدن . || محکم خلق کردن . محکم خلق گردانیدن . (زوزنی ). || پیچیدن در جامه . درپیچیدن چیزی بجامه . || دربردن . (آنندراج ). || در پرده داشتن . (آنندراج ). || باریک میان شدن . || نام صنعت شعری که در کلام سوق مدعا متضمن مد...
-
چوب
لغتنامه دهخدا
چوب . (اِ) ماده پوشیده از پوست ، تشکیل دهنده ٔ درخت اعم از ساقه و ریشه و شاخه ٔ آن . ماده ای سخت که ریشه وساقه و تنه و شاخه ٔ درخت را تشکیل میدهد. (از ناظم الاطباء). ماده ای سخت که ریشه و ساقه و تنه و شاخه ٔ درخت را تشکیل میدهد و آن را برای سوزاندن و...