کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسنیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسنیة
لغتنامه دهخدا
مسنیة. [ م َ نی ی َ ] (ع ص ) تأنیث مسنی : أرض مسنیة؛ زمین سیراب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مسنوة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). و رجوع به مسنوة شود.
-
واژههای همآوا
-
مثنیة
لغتنامه دهخدا
مثنیة. [ م َ نی ی َ ] (ع ص ) ماده شتر عقال بسته . (ناظم الاطباء). تأنیث مَثنی ّ. ماده شتر عقال بسته . (از منتهی الارب ). || ارض مثنیة؛ زمین دو بار شیار کرده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
مسنوة
لغتنامه دهخدا
مسنوة. [ م َ ن ُوْ وَ ] (ع ص ) تأنیث مسنوّ: أرض مسنوة؛ زمین سیراب . مسنیة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). و رجوع به مسنیة شود.
-
تیرته
لغتنامه دهخدا
تیرته . [ تی ت ِ ] (اِخ ) شاعر غنائی یونان در قرن 7 ق .م . است . او با سرودهای خود شجاعت و جسارت اسپارتی ها را در جنگ دوم مسنیه تجدید کرد. (از لاروس ). رجوع به تیرتئوس شود.