کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسراع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسراع
لغتنامه دهخدا
مسراع . [ م ِ ] (ع ص ) بسیار شتابان بسوی نیکی یا بسوی بدی . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، مَساریع. (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
مصراع
لغتنامه دهخدا
مصراع . [ م ِ ] (ع اِ) نیمه ٔ در که به هندی کواراست . (منتهی الارب ). یک لنگه از دو لنگه ٔ در. ج ، مصاریع. (ناظم الاطباء). یک پاره از دو پاره ٔ دری دولختی . (المعجم ص 30)... تخته ٔ در را گویند. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). یک لت از دو لت در. لت . لخت ...
-
جستوجو در متن
-
مساریع
لغتنامه دهخدا
مساریع. [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مِسراع . (اقرب الموارد). رجوع به مسراع شود.