کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسرات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مسرات
لغتنامه دهخدا
مسرات . [ م َ س َرْ را ] (ع اِ) ج ِ مسرّة و مسرّت . رجوع به مسرت و مسرة شود.
-
واژههای همآوا
-
مثراة
لغتنامه دهخدا
مثراة. [ م َ ] (ع اِ) سبب افزایش مال . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنچه سبب شود افزایش و ازدیادمال و ثروت را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
مصراة
لغتنامه دهخدا
مصراة.[ م ُ ص َرْ را ] (ع ص ) ناقه و جز آن که آن را ندوشندتا شیر در پستانش جمع شده و در نظر مشتری بزرگ پستان و پرشیر نماید. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). آن شتر که ندوشند او را تا پستان او بزرگ نماید. (مهذب الاسماء). شتر ماده که مالک آن شیر آن ند...
-
مصرعة
لغتنامه دهخدا
مصرعة. [ م ِ رَ ع َ ] (ع اِ) مصرع . لنگه ٔ بیت . یک لنگه از یک بیت . (از یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
وفود
لغتنامه دهخدا
وفود. [ وُ ] (ع مص ) به رسولی آمدن نزد کسی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (اِمص ) رسالت . پیام آوری . || (اِ) ج ِ وَفْد، به معنی آینده و به رسولی آینده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). وفود، وَفْد، وُفَّد، اوفاد ج ِ وفد است ، یا آنکه وفود و اوفا...
-
ماه برکوهان
لغتنامه دهخدا
ماه برکوهان . [ ب َ ] (اِ مرکب ) نوایی است که خنیاگران بزنند. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 355). نام لحنی باشد از مصنفات باربد و آن لحن بیست ویکم است از سی لحن باربد. (برهان ). نام لحنی است ازسی لحن باربد، مطرب پرویز. (انجمن آرا) (آنندراج ). ماه ابرکوهان ...
-
بستانی
لغتنامه دهخدا
بستانی .[ ب ُ ] (اِخ ) ودیع. وی از دانشکده ٔ آمریکایی بیروت فارغ التحصیل شد. او راست : 1 - البستانی که ترجمه ٔ منتخبی از مجموعه ٔ اشعار عشقی نابغه ٔ معاصر هند «رابندرانات تاگور» است . 2 - ثمرةالحیاة، تألیف لرد اوبری از علمای انگلیس که از متن فرانسوی...