کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستوفی گری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستوفی گری
لغتنامه دهخدا
مستوفی گری . [ م ُ ت َ گ َ ] (حامص مرکب ) شغل و کار و حرفه ٔ مستوفی . || نویسندگی حساب . (ناظم الاطباء). رجوع به مستوفی شود.
-
واژههای مشابه
-
ابن مستوفی
لغتنامه دهخدا
ابن مستوفی . [ اِ ن ُ م ُ ت َ ] (اِخ ) شرف الدین ابوالبرکات مبارک بن احمد اربلی . مورخ ، ادیب و شاعر. مولد او به اربل و همانجا پرورش یافت و ملک معظم مظفرالدین فرماندار اربل او را وزارت خویش داد (629 هَ .ق .). پس از وفات او آنگاه که مستنصر خلیفه اربل ...
-
جوهری مستوفی
لغتنامه دهخدا
جوهری مستوفی . [ ج َ هََ ی ِ م ُ ت َ ] (اِخ ) رجوع به حمیدالدین الجوهری المستوفی و رجوع به لباب الالباب ج 2 صص 208-210 شود.
-
طاهر مستوفی
لغتنامه دهخدا
طاهر مستوفی . [ هَِ رِ م ُ ت َ ] (اِخ ) رئیس دیوان استیفاء دربار غزنوی بود. و بعد از عزل احمدبن حسن میمندی ، بوزارت نامزد شد، اما سلطان محمود گفت : او از همه شایسته تر است ، اما او بسته ٔ کار است و من شتاب زده ، در خشم شوم ، دست و پای او از کار بشود....
-
مستوفی الممالک
لغتنامه دهخدا
مستوفی الممالک . [ م ُ ت َ فِل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) عبداﷲخان پسر حاج محمدحسین خان صدراعظم اصفهانی ، از رجال دوره ٔ قاجاریه . وی به سال 1193 هَ . ق . متولد شد و در سال 1228 ابتدا ملقب به مستوفی الممالک و بعد ملقب به امین الدوله شد. در سال 1239 بعد از پد...
-
مستوفی الممالک
لغتنامه دهخدا
مستوفی الممالک . [ م ُ ت َ فِل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) میرزا حسن خان پسر میرزا یوسف مستوفی الممالک آشتیانی ، از رجال اواخر دوره ٔ قاجاریه و اوایل سلسله ٔ پهلوی . تولد وی به سال 1291 هَ . ق . بود ودر یازده سالگی به مقام وزارت مالیه رسید، و چون خردسال بود و...
-
مستوفی الممالک
لغتنامه دهخدا
مستوفی الممالک . [ م ُ ت َ فِل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) میرزا یوسف پسر میرزاحسن پسر میرزا کاظم پسرآقا محسن آشتیانی ، معروف به «آقا» یا «جناب آقا». از رجال دوره ٔ قاجاریه که چون ناصرالدین شاه به او آقاخطاب می کرد همه ٔ مردم او را آقا می گفتند. میرزا یوسف پس...
-
مستوفی الممالک
لغتنامه دهخدا
مستوفی الممالک . [ م ُ ت َ فِل ْ م َ ل ِ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) رئیس مستوفیان در عهد صفویه . شغل مستوفی الممالک را صاحب تذکرةالملوک (ص 16) چنین توصیف کرده است : عالیجاه مستوفی الممالک ... از جمله امراء عظام ، و شغل و عمل مشارالیه عظیم است و تمامت ما...
-
الفتی مستوفی
لغتنامه دهخدا
الفتی مستوفی . [ اُ ف َ ی ِ م ُ ت َ ] (اِخ ) شاعر عهد شاه عباس اول ، نواده ٔ آقاشاه علی . رجوع به فرهنگ سخنوران شود.
-
حمیدالدین مستوفی
لغتنامه دهخدا
حمیدالدین مستوفی . [ ح َ دُدْ دی ن ِ م ُ ت َ ] (اِخ ) احمدبن الحسین المستوفی الکشائی . معروف به حمید مستوفی که هر فاضلی که سخن او مستوفی ̍ بشنیدی مست وفای او شدی . عارض نیسانی چون بعقود منظوم آن مستوفی ناظر گشتی از حیاء خود در عرق غرق شدی . در آن وقت...
-
حسن مستوفی
لغتنامه دهخدا
حسن مستوفی . [ ح َ س َ ن ِ م ُ ت َ ] (اِخ ) رجوع به کلمه ٔمستوفی در همین لغت نامه و تاریخ گزیده ص 795 شود.
-
حسن مستوفی
لغتنامه دهخدا
حسن مستوفی . [ ح َ س َ ن ِ م ُ ت َ ] (اِخ ) رجوع به مستوفی الممالک در همین لغت نامه شود.
-
حمداﷲ مستوفی
لغتنامه دهخدا
حمداﷲ مستوفی . [ ح َ دُل ْ لاهَِ م ُ ت َ ] (اِخ ) خواجه احمدبن ابی بکر قزوینی . یکی از مشاهیر مورخان است . در تاریخ 730 هَ . ق . بنام وزیر غیاث الدین بنی رشیدالدین صاحب «جامع التواریخ » تاریخ معتبری بعنوان «تاریخ گزیده » نگاشت مشتمل بر احوال ملوک قدی...
-
قلعه نو مستوفی
لغتنامه دهخدا
قلعه نو مستوفی . [ ق َ ع َ ن ُ م ُ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت بخش حومه ٔشهرستان تربت حیدریه ، واقع در 10 هزارگزی جنوب تربت حیدریه سر راه رشخوار. موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 379 تن است . آب آن از قنات و محصو...