کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستوزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستوزی
لغتنامه دهخدا
مستوزی . [ م ُت َ ] (ع ص ) برآینده بر کوه . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). و رجوع به استیزاء شود. || استیخ بلند. (منتهی الارب ). منتصب و مرتفع. (اقرب الموارد). || تکیه کننده بر رای و دانش خود. (منتهی الارب ). مستبد در رای خود. (از اقرب الموارد)...
-
جستوجو در متن
-
استیخ
لغتنامه دهخدا
استیخ . [ اِ ] (ص ) ستیخ . هر چیز راست و بلند چون ستون و نیزه . مستوزی : اتطاء؛ استیخ ایستادن . (منتهی الارب ).- استیخ شدن ؛ راست شدن .- استیخ کردن ؛ سیخ کردن . راست و شق کردن ، چنانکه نره را.- استیخ کردن گردن یاگوش و جز آن ؛ راست و بلند کردن گردن...