کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستنظر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستنظر
لغتنامه دهخدا
مستنظر. [ م ُ ت َ ظَ ] (ع اِ) جایگاه نظاره کردن : اندیشه نردبان کند از وهم و برشوداز منظر سپهر به مستنظر سخاش .خاقانی .
-
مستنظر
لغتنامه دهخدا
مستنظر. [ م ُ ت َ ظِ ] (ع ص ) مهلت خواهنده و آنکه مهلت می خواهد. (ناظم الاطباء). || درخواست کننده ٔ «نظرة» از کسی . (از اقرب الموارد). رجوع به نظرة شود. || منتظرشونده کسی را. (از اقرب الموارد). رجوع به استنظار شود.
-
جستوجو در متن
-
منظر
لغتنامه دهخدا
منظر. [ م َ ظَ ] (ع اِ) جای نگریستن ، خوش آیند باشد یا بدنما. (منتهی الارب ) (آنندراج ). جای نگریستن و هر چیزی که آن را می نگرند، خواه خوش آیند باشد و خواه بدنما، و هرچیزی که دیده می شود و محل نگریستن واقع می گردد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ن...