کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستنطق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستنطق
لغتنامه دهخدا
مستنطق . [ م ُ ت َ طَ ] (ع ص ) آنکه از او پرسند. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به استنطاق شود.
-
مستنطق
لغتنامه دهخدا
مستنطق . [ م ُ ت َ طِ ] (ع ص ) بازپرس . استنطاق کننده . || گویا گرداننده . (آنندراج ). خداوند تبارک و تعالی که گویا می گرداند. (ناظم الاطباء). || آنکه سخن گفتن می خواهد از دیگری . (از اقرب الموارد). || با هم مکالمه کننده . (ناظم الاطباء). رجوع به است...
-
جستوجو در متن
-
موقت
لغتنامه دهخدا
موقت . [ م ُ وَق ْ ق َ ] (ع ص ) هنگام معین ثابت و محدود. (ناظم الاطباء). هنگام پیداکرده شده . (آنندراج ) (منتهی الارب ).- وقت موقت ؛ هنگام معین . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).وقت محدود معین . (از المنجد). || هرچیز که دارای وقت و هنگام باشد. ناپا...
-
بازپرس
لغتنامه دهخدا
بازپرس . [ پ ُ ] (اِمص مرکب ) پرسش کن . تحقیق نمای . (آنندراج ). پرسش کننده . سؤال کننده . || پرسش مکررو سؤال مکرر. (ناظم الاطباء). بازپرسی : که بر من از فلک امسال ظلمها رفته است که هم فلک خجل آید ببازپرس جواب . خاقانی (دیوان چ سجادی ص 53). || بجای...
-
صلحیه
لغتنامه دهخدا
صلحیه . [ ص ُ حی ی َ ] (ص نسبی ، اِ) (اصطلاح قضائی ) صلحیه یا محکمه ٔ صلح . دادگاهی از دادگاههای عمومی دادگستری است که حدود صلاحیت آن از بدو پیدایش تا امروز تغییرات فراوانی یافته ودر سازمان دادگستری امروز بنام دادگاه بخش خوانده میشود. این دادگاه بیشت...