کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستعمرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستعمرة
لغتنامه دهخدا
مستعمرة. [ م ُ ت َ م َ رَ ] (ع ص ، اِ) مستعمره . تأنیث مستعمر. استعمارشده . تحت استعمار. رجوع به استعمار شود.
-
جستوجو در متن
-
مستعمرات
لغتنامه دهخدا
مستعمرات . [ م ُ ت َ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستعمرة. رجوع به مستعمرة و استعمار شود.
-
کوچ نشین
لغتنامه دهخدا
کوچ نشین . [ ن ِ ](نف مرکب ) کوچ نشیننده . مهاجر. مستعمره نشین . || (اِ مرکب ) محل کوچ . مرکز مهاجرت . مستعمره . (فرهنگ فارسی معین ). کلنی .
-
نیمه مستقل
لغتنامه دهخدا
نیمه مستقل . [ م َ / م ِ م ُ ت َ ق ِل ل ] (ص مرکب ) شخص یا کشوری که تا حدی استقلال دارد ولی نه کاملاً. (فرهنگ فارسی معین ). مملکتی که به ظاهر مستقل است ، اما در عمل مستعمره و تحت الحمایه ٔ دیگران و در حقیقت نیمه مستعمره است .
-
کلنی
لغتنامه دهخدا
کلنی . [ ک ُ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) سرزمینی که گروهی از جای دیگر بدانجا کوچ کنند. مهاجرنشین . مستعمره . (فرهنگ فارسی معین ).
-
گامبی
لغتنامه دهخدا
گامبی . (اِخ ) مستعمره ٔ انگلیسی به افریقا جزء سِنِگال ، دارای 210000 تن جمعیت . حاکم نشین آن باتور است .
-
تانغانیقه
لغتنامه دهخدا
تانغانیقه . (اِخ ) تلفظ ترکی تانگانیکا. رجوع به قاموس الاعلام ترکی و تانگانیکا (مستعمره ٔ سابق آلمان ) شود.
-
ژلا
لغتنامه دهخدا
ژلا. [ ژِ ] (اِخ ) نام شهری یونانی نشین در جنوب سیسیل قدیم مستعمره ٔ رُدِس . آنجا به دست آمیلکار تسخیر و غارت گردید.
-
مستعمراتی
لغتنامه دهخدا
مستعمراتی . [ م ُ ت َ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به مستعمرات . رجوع به مستعمرات و مستعمره شود.
-
بیسمارک
لغتنامه دهخدا
بیسمارک . (اِخ ) (مجمعالجزایر...) ملانزی . در شمال شرقی گینه ٔ جدید با 149000 سکنه .مستعمره ٔ قدیم آلمان است . (از فرهنگ فارسی معین ).
-
داکار
لغتنامه دهخدا
داکار. (اِخ ) نام کرسی مستعمره ٔ آفریقای غربی (سنگال ) و آن بندری است در ساحل اقیانوس اطلس و دارای سی هزار سکنه است .
-
موزامبیک
لغتنامه دهخدا
موزامبیک . [ م ُ زام ْ ] (اِخ ) ناحیتی در شرق افریقا که 6500000 تن سکنه دارد. سابقاً مستعمره ٔ پرتغال بود. در سال 1951 م . به صورت کنونی درآمد. واسگوداگاما در سال 1498 م . آن را کشف کرد و پرتغالیان در 1505 آن را مستعمره ٔ خویش ساختند. محصولات عمده اش...
-
گنید
لغتنامه دهخدا
گنید. [ گْنی / گ ِ ] (اِخ ) کنید . یکی از شهرهای معروف ساتراپی کاریا که مستعمره ٔ اسپارت یا لاسه دمون بوده و معبد ونوس شهر بوده است . رجوع به کاری و کاریا و کاریه و قنیدس شود.
-
ویرجینیا
لغتنامه دهخدا
ویرجینیا. (اِخ ) یکی از ایالات کشورهای متحده ٔ آمریکا واقع در مشرق آن با 4507000 تن سکنه . مرکز آن شهر ریچموند است . این ایالت اولین مستعمره از مستعمرات انگلیس در آمریکا بود.