کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستحدثة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستحدثة
لغتنامه دهخدا
مستحدثة. [ م ُ ت َ دَ ث َ ] (ع ص ) مؤنث مستحدث . نوآورده . نوآمده : این رسم از جمله رسمهای مستحدثه است . (تاریخ قم ص 166). رجوع به مستحدث و استحداث شود.
-
جستوجو در متن
-
مستحدثات
لغتنامه دهخدا
مستحدثات . [م ُ ت َ دَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستحدث و مستحدثه . بناهای نو برآورده : مبلغ خراج عمارات و مستحدثات او در حوالی و حدود شهر از ابنیه ٔ عالیه و امکنه ٔ رفیعه ... زیادت از پانصدهزار دینار باشد. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان آوی ص 97). رجوع به مستحدث و مس...
-
یارملق
لغتنامه دهخدا
یارملق . [ رِ ل ِ ] (اِ) صاحب النقود العربیة ذیل «اسماء نقود مستحدثه پس از عصر عباسی » آرد: یرملق [ ی َ ِر ِل ] سلیمی و بعضی آن را یارملق نویسند اصل آن از ترکی «یارِم » به معنی نیم است و رویهمرفته معنای آن «این نیم » یا «این نیم قرش » و امثال آن است ...
-
نحاس
لغتنامه دهخدا
نحاس . [ ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم بن محمد شافعی دمشقی دمیاطی ، ملقب به محیی الدین . از فضلای قرن نهم هجری است . وی در فتنه ٔ تیمور از دمشق به دمیاط رفت و به سال 814 هَ . ق . درگذشت . از تألیفات اوست : 1- تنبیه الغافلین عن اعمال الجاهلین ، در بدع و ام...
-
کاظمین
لغتنامه دهخدا
کاظمین . [ ظِ م َ ] (اِخ ) کاظمیه . شونیزی صغیر. (تاریخ کاظمین ص 16). مدفن امام موسی کاظم (ع ) و امام محمد تقی (ع ) که شهر کوچکی است پهلوی بغداد. (فرهنگ نظام ذیل لغت کاظم ). مقابر قریش است که سپس مدفن حضرت امام موسی الکاظم امام هفتم شیعه ٔ اثناعشریه ...
-
قریب
لغتنامه دهخدا
قریب . [ ق َ ] (ع ص ) نزدیک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). واحد و جمع در آن یکسان ، و قوله تعالی « : ان رحمة اﷲ قریب » (قرآن 56/7)، و قریبة نگفت زیرا از رحمت نیکویی را قصد کرد، و نیز چون آنچه مؤنث حقیقی شود مذکر آوردن آن رواست . حراء گو...
-
حجةالاسلام
لغتنامه دهخدا
حجةالاسلام . [ ح ُج ْ ج َ تُل ْ اِ ] (اِخ ) آخوند ملامحمد پسر حسین تبریزی ممقانی . شاگرد رشید و تلمیذ بلافصل شیخ احمدبن زین الدین احسائی است . فقیه و محدث و حکیم بوده . در وعظ و خطابه ید طولی داشته . علی الظاهر او نخستین عالمی است که در تبریز در مکتب...
-
قم
لغتنامه دهخدا
قم . [ ق ُ ] (اِخ ) از شهرهای مشهور ایران است که بیشتر با کاشان از آن نام برده میشود. طول آن 50 درجه و 53 دقیقه و عرض آن 34 درجه و 38 دقیقه است و از سطح دریا 930 گز ارتفاع داردو بنابراین تقریباً 270 گز از شهر تهران پست تر است .این شهر در 147 کیلومتری...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن المفلح الطرابلسی الشامی ، مکنی به ابن منیر. در سنه ٔ 473 هَ .ق . در طرابلس که از بلاد شام است تولد یافته و بنام جدش که احمدبن مفلح بوده است نامیده شده و در همان بلد نشو و نما یافته و بتأییدات یزدانی بسعادت تحصیل علوم و تک...