کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستحاثات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستحاثات
لغتنامه دهخدا
مستحاثات . [ م ُ ت َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستحاثة. آنچه از زیر و بالا کردن زمین یابند و از جستجوی در آن بازیر و رو کردن بدست آرند. (یادداشت مرحوم دهخدا).- علم مستحاثات و آثار محجرة ؛ علم حفاری و سنگواره شناسی .
-
جستوجو در متن
-
مستحاثة
لغتنامه دهخدا
مستحاثة. [ م ُ ت َ ث َ ] (ع ص ) مؤنث مستحاث . رجوع به استحاثة و مستحاث و مستحاثات شود.
-
پاله ان تلژی
لغتنامه دهخدا
پاله ان تلژی . [ ل ِ اُ ت ُ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) علم نباتات و حیوانات محجّر. دانش مستحاثات .
-
احاثة
لغتنامه دهخدا
احاثة. [ اِ ث َ ] (ع مص )احاثه ٔ ارض ؛ زیر و بالا کرده جُستن آنچه در آن است . (منتهی الارب ). کندیده کردن زمین را برای چیزی . || احاثه ٔ چیزی ؛ جُنبانیدن آن را و پراکنده ساختن . (منتهی الارب ). و از آن است مُستحاثه و مستحاثات .
-
استحاثة
لغتنامه دهخدا
استحاثة. [ اِ ت ِ ث َ ] (ع مص ) استحاثه ٔ ارض ؛ زیر و بالا کردن زمین و جستن آنچه در آن است . (منتهی الارب ). تیله کنی . اِحاثه . بیرون آوردن . مستحاثات که در ترجمه ٔ کلمه ٔ فسیل بتازگی معمول است مشتق از همین مصدر است .
-
پوآتو
لغتنامه دهخدا
پوآتو. (اِخ ) خطه ای در تقسیمات قدیمه که از طرف شمال به ناحیه ٔ برتانیه ، آنژو و تورنه و از سوی مغرب به اقیانوس اطلس و از جانب جنوب به خطه ٔ آنکوموا، سنتونژه ، و اونیس و از سمت مشرق به خطه ٔ بری و مارشه محدود است . مرکز این ناحیت شهر پوآتیه است که مس...