کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مسافر فضایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صلاة مسافر
لغتنامه دهخدا
صلاة مسافر. [ ص َ ت ِم ُ ف ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به صلاة شود.
-
ده مسافر سیاهک
لغتنامه دهخدا
ده مسافر سیاهک . [ دِه ْ م ُ ف ِ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در هشت هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 130 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
جستوجو در متن
-
بالن
لغتنامه دهخدا
بالن . [ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) محفظه ٔ کروی شکل توخالی از پارچه یا چرم . گلوله های توخالی از پارچه یا چرم که برای تحقیقات هواشناسی و فضایی و تعیین جهت باد به طبقات بالای جو فرستند و معمولاً این محفظه ها قرمزرنگ است و با دوربین مسیر آن را در روی نقشه ه...