کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مزون شبهنردهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شبه گون
لغتنامه دهخدا
شبه گون . [ ش َ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ) به رنگ شبه . || سیاه و تیره . تار. تاریک : خدنگهای شهاب اندر آن شب شبه گون روان چون نور خرددر روان آهرمن . (لغتنامه ٔ اوبهی ).چون شب شبه گون ردای سیمگون از کتف بنهاد... پادشاه با یکی از خواص خویش منکروار از کوشک ...
-
ذوزنقه ای
لغتنامه دهخدا
ذوزنقه ای . [ زَ ن َ ق َ ] (ص نسبی ) منسوب بذوزنقه . بشکل ذوزنقه . شبه ذوزنقه . ذوزنقه ای شکل .
-
شبه رنگ
لغتنامه دهخدا
شبه رنگ . [ ش َ ب َ / ب ِ رَ ] (ص مرکب ) با رنگی چون شبه در سیاهی و تیرگی : روان کرد کلک شبه رنگ راببرد آب مانی و ارژنگ را. نظامی .ای من رهی آن روی چون قمروآن زلف شبه رنگ تو پر ز ماز.شهید.
-
اشکلة
لغتنامه دهخدا
اشکلة. [ اَ ک َ ل َ] (ع اِ) التباس . || حاجت . || یک کُنار کوهی ، و هی اخص من الاشکل . || شبه . یقال : فیه اشکلة من ابیه ؛ ای شبه . (منتهی الارب ).
-
نمه
لغتنامه دهخدا
نمه . [ ن َ م َه ْ ] (ع اِمص ) سرگشتگی مانندی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حالتی شبیه به حیرت و سرگشتگی . (ناظم الاطباء). شبه حیرت . (اقرب الموارد) (از المنجد). || (مص ) دچار شبه حیرت شدن : نمه نمهاً؛ کان به نمه ، ای شبه الحیرة، فهو نامه و نَمِه ...
-
مالاکا
لغتنامه دهخدا
مالاکا. (اِخ ) شبه جزیره ٔ ملاخ . (ناظم الاطباء). یا شبه جزیره ٔ مالزی ، در هندوچین ومیان دریای چین جنوبی و اقیانوس هند واقع است . این شبه جزیره به وسیله ٔ برزخ کرا به قاره ٔ آسیا متصل شده و بوسیله تنگه مالاکا ازسوماترا جدا شده است . ناحیه ای است است...
-
کالسیدیک
لغتنامه دهخدا
کالسیدیک . (اِخ ) شبه جزیره ای است بین خلیج سالونیک و اورفانی . و معادن آن معروف است .
-
رأس الجبل
لغتنامه دهخدا
رأس الجبل . [ رَءْ سُل ْ ج َ ب َ ] (اِخ ) نام نقطه ای است در شمال شبه جزیره ٔ عمان .
-
پالیوری
لغتنامه دهخدا
پالیوری . (اِخ ) دماغه ای است در منتهای جنوب شرقی شبه جزیره ٔ کَسَندَرَه به ولایت سالونیک .
-
چلیوسکین
لغتنامه دهخدا
چلیوسکین . [ چ ِ ] (اِخ ) دماغه ای در شمال شرقی روسیه (شمال سیبری ) در منتهی الیه شبه جزیره ٔ تایمیر.
-
حالول
لغتنامه دهخدا
حالول . (اِخ ) (جزیره ٔ...) جزیره ای در خلیج فارس ، در مشرق شبه جزیره ٔ قاطر.
-
ای داد و بیداد
لغتنامه دهخدا
ای داد و بیداد. [ اَ / اِ دُ ] (ترکیب عطفی ، صوت مرکب ) شبه جمله ، برای اظهار حسرت و پشیمانی .
-
روزپیکر
لغتنامه دهخدا
روزپیکر. [ پ َ ک َ ] (ص مرکب ) روشن رأی . (برهان قاطع)(انجمن آرا) (آنندراج ). راست و درست و بی غل وغش و صاف و پاک . (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء) : ای روزپیکران بمه چارده شبه ناخن چو ماه یک شبه ده ده برآورید.خاقانی .
-
شبه
لغتنامه دهخدا
شبه . [ ش َ ب َه ْ ] (ع اِ) نوعی از درخت بزرگ . (از منتهی الارب ). ج ، اشباه . (منتهی الارب ). درختی شبیه به مورد. (ناظم الاطباء). سیاه تلو. (فرهنگ فارسی معین ). || گیاهی است خاردار که شکوفه ٔ سرخ رنگ دارد و دانه ای مانند شهدانه .(منتهی الارب ). گیاه...
-
درابزینات
لغتنامه دهخدا
درابزینات . [ دَ ] (ع اِ) ج ِ درابزین . نرده ها : و منها [ ای من الخصائص التی جمعت لابرویز ] تخت طاقدیس و هو سریر العاج و الساج و صفائحه و درابزیناته من الفضة و الذهب . (غرر اخبار ملوک الفرس ).