کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرو شاهجان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرو شاهجان
لغتنامه دهخدا
مرو شاهجان . [ م َرْ وِ ] (اِخ ) یکی از دو شهر خراسان مشهور به مرو. این مرو از مروالرود بزرگتر است و آن مشهورترین شهرهای خراسان وقصبه ٔ آن می باشد. و نسبت بدان مَروَزی ّ است بر غیرقیاس و نیز گویند ثوب مَروی ّ برقیاس . از مرو تا نیشابور هفتاد فرسخ و ت...
-
واژههای مشابه
-
پیرشاه مرو
لغتنامه دهخدا
پیرشاه مرو. [ هَِ م َ ] (اِخ ) در شعر خاقانی اشارت به پیری است صاحب دستگاه معنوی مقیم شهر ری : بر در پیرشاه مرو به ری آمد الب ارسلان ندادش بار.خاقانی .
-
جامع مرو
لغتنامه دهخدا
جامع مرو. [ م ِ ع ِ م َرْوْ ] (اِخ ) یاقوت چنین آرد: در مرو دو جامع هست که یکی جامع حنفیه و دیگری جامع شافعیه است و هر دو در یک حصار قرار گرفته اند. (معجم البلدان ج 8 ص 35). و مؤلف مرآت البلدان آرد: ابومسلم مروزی که در سنه ٔ 130 هَ .ق . درمرو و آن ح...
-
مرو رشک
لغتنامه دهخدا
مرو رشک . [ م َرْوْ رِ ] (اِ مرکب ) تخم مرو که به عربی بزرالمرو است . (از برهان ) (از آنندراج ).
-
خلیلی مرو
لغتنامه دهخدا
خلیلی مرو. [ خ َ م َرْوْ ] (اِ مرکب ) نام قسمی از آلوی معروف است . (غیاث اللغات ).
-
جستوجو در متن
-
مروالشاهجان
لغتنامه دهخدا
مروالشاهجان . [ م َ وُش ْ شا هَِ ](اِخ ) مرو شاهجان . رجوع به مرو و مرو شاهجان شود.
-
رودبار
لغتنامه دهخدا
رودبار. (اِخ ) موضعی است از مرو شاهجان . (از معجم البلدان ).
-
طوسان
لغتنامه دهخدا
طوسان . (اِخ ) قریتی است به دوفرسنگی مرو شاهجان . (معجم البلدان ).
-
راماشاه
لغتنامه دهخدا
راماشاه . (اِخ ) از قراء مرو شاهجان است . (از معجم البلدان ج 4).
-
شاه جان
لغتنامه دهخدا
شاه جان . (اِخ ) نام رودی بزرگ که از مرو شاهجان گذرد. (یادداشت مؤلف ).
-
پولاتان
لغتنامه دهخدا
پولاتان . (اِخ ) قریه ای در نواحی جنوبی مرو شاهجان بجنوب بخشی .
-
برماقان
لغتنامه دهخدا
برماقان . [ ب َ ] (اِخ ) از قرای مرو شاهجان است . (از معجم البلدان ).
-
مروان
لغتنامه دهخدا
مروان . [ م َرْ ] (اِخ ) تثنیه ٔ مَرو، و مراد از آن مرو شاهجان و مروالروذ است . (از اقرب الموارد) (از معجم البلدان ). و رجوع به مرو شود.