کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرون
لغتنامه دهخدا
مرون . [ م َ ] (ع ص ) مغلوب و مقهور. (از منتهی الارب ).
-
مرون
لغتنامه دهخدا
مرون . [ م ُ ] (ع مص ) نرم شدن . (تاج المصادر بیهقی ). نرم گردیدن با اندک سختی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سخت گردیدن دست بر کار و سخت گردیدن روی بر امر. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || عادت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). خوی کردن بر...
-
جستوجو در متن
-
مرونة
لغتنامه دهخدا
مرونة. [ م ُ ن َ ] (ع مص ) مرون است در تمام معانی . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). رجوع به مرون و مرانة شود.
-
مرانة
لغتنامه دهخدا
مرانة. [ م َ ن َ ] (ع اِمص ) نرمی . (منتهی الارب ). || (مص ) نرم شدن و نرم گردیدن با اندکی سختی . (از منتهی الارب ). در صلابت نرم گشتن : مَرَن َ الشی ُٔ؛ لان فی صلابة. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). مُرون . مرونة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)....
-
اسیان
لغتنامه دهخدا
اسیان . [ اُ ] (اِخ ) شاعری اساطیری از اهالی اسکاتلند، در مائه ٔ سوم میلادی ، پسر فن گال ، پادشاه مُروِن . گویند در محاربه ٔ با رومیان شرکت داشته و دچار بلایا و مصائب گردیده و چشمش نابینا شده است و در هنگام پیری در کوههای اسکاتلند انزوا اختیار کرده و...