کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرواریدین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرواریدین
لغتنامه دهخدا
مرواریدین . [ م ُرْ ] (ص نسبی ) مرواریدی . منسوب به مروارید. چون مروارید. دارای خصوصیات مروارید : آن خط کز آن قلم آید آن را لؤلُئی خوانند یعنی مرواریدین . (نوروزنامه ). || ساخته شده از مروارید. رجوع به مروارید شود.
-
جستوجو در متن
-
مرواریدی
لغتنامه دهخدا
مرواریدی . [ م ُرْ ] (ص نسبی ) مرواریدین . منسوب به مروارید. چون مروارید. مانند مروارید: لون لؤلُئی و لون لؤلؤان ، رنگ مرواریدی . (منتهی الارب ). || ساخته از مروارید.
-
لؤلؤئی
لغتنامه دهخدا
لؤلؤئی . [ ل ُ ءْ ل ُ ] (ص نسبی ) منسوب به لؤلؤ : پیراهن لؤلؤئی برنگ کامه وآن کفش دریده و به سر بر لامه . مرواریدی .|| لؤلؤفروش . (سمعانی ). || مرواریدک و آن قسمی آبله است . || شیوه ای ازخط : و این آلت (یعنی قلم ) که یاد کرده آمد سه گونه نهاد...
-
محرف
لغتنامه دهخدا
محرف . [ م ُ ح َرْ رَ ] (ع ص ) سخن گردانیده . (از تاج المصادر بیهقی ). تحریف شده . رجوع به تحریف شود. تحریف و مقلوب شده . (ناظم الاطباء). کلام محرف ؛ سخن از جای بگردانیده . || نزد محدثین مرادف مصحف است و برخی گفته اند هر دومتباین یکدیگر باشند. (از کش...