کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرغوبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرغوبة
لغتنامه دهخدا
مرغوبة. [ م َ ب َ ] (ع ص ) مرغوبه . تأنیث مرغوب ، نعت مفعولی از مصدر رغب و رغبة. رجوع به مرغوب و رغب و رغبة شود.
-
جستوجو در متن
-
حبة
لغتنامه دهخدا
حبة. [ ح ُب ْ ب َ ] (ع اِ) دوست . اختر حبتک و محبتک ؛ بگزین آنکه را که دوست داری . || آنچه خواهی بتو داده شود. آنچه خواهی از آن تو باشد. (اقرب الموارد). || دوستی . یقال : نعم حبة و کرامة. || خسته ٔ انگور. تخم انگور. ج ، حبب . || زن محبوبة و مرغوبة. |...