کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرغث پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرغث
لغتنامه دهخدا
مرغث . [ م ُ رَغ ْ غ َ ] (ع اِ) جای انگشتری از انگشت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
مرغث
لغتنامه دهخدا
مرغث . [ م ُ غ ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر ارغاث . رجوع به ارغاث شود. || ماده ٔ با شیر. (منتهی الارب ). مرضع و شیردهنده . (از اقرب الموارد). آنکه شیر میدهد و مرضعة. (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مرقس
لغتنامه دهخدا
مرقس . [ م ُ ق َ ] (اِخ ) لقب عبدالرحمن طائی که شاعری بود از بنی معن بن عقود. (از منتهی الارب ).
-
مرقس
لغتنامه دهخدا
مرقس . [ م ُ ق ُ ] (اِخ ) نویسنده ٔ یکی از اناجیل اربعه . صاحب یکی از چهار انجیل . مصنف یکی از چهار انجیل بود و عموم دانشمندان را در صحت این مطلب شکی نیست که مرقس همان شخصی است که در کتاب اعمال رسولان (یکی از کتب عهد جدید) به یوحنا و مرقس موسوم است ک...
-
مرقص
لغتنامه دهخدا
مرقص . [ م ُ رَق ْ ق ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ترقیص . رجوع به ترقیص شود. || شعر مرقص ؛ شعری که بی نهایت طرب انگیز باشد آن چنانکه شنونده را به رقص وادارد. (از اقرب الموارد).
-
مرقص
لغتنامه دهخدا
مرقص . [ م ُ ق ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ارقاص . رجوع به ارقاص شود.
-
مرغس
لغتنامه دهخدا
مرغس . [ م ُ غ ِ / م ُ غ َ / م ُ رَغ ْ غ ِ ] (ع ص ) به ناز و نعمت پرورنده خود را و زیست فراخ . (منتهی الارب ). کسی که خود را در ناز و نعمت بپروراند. (از اقرب الموارد). آنکه عیش او فراخ باشد و در فراخ زندگانی کند. (از ناظم الاطباء).