کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرشة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرشة
لغتنامه دهخدا
مرشة. [ م ِ رَش ْ ش َ ] (ع اِ) آنچه بدان آب اندازند. (دهار). ج ، مراش . (دهار). آنچه بوسیله ٔ آن آب یا مایعی را بپاشند. (از اقرب الموارد). آب پاش . || چیزی باشد که جولا آب بدان بکرباس زند. غرواش . غرواشه . لیف شویمالان و جولاهگان و آن گیاهی است که آن...
-
واژههای همآوا
-
مرشت
لغتنامه دهخدا
مرشت . [ م ِ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گیوی بخش سنجبد شهرستان هروآباد. در 15هزارگزی شمال مرکزی سنجبد و 8 هزارگزی راه هروآباد به اردبیل و در منطقه ٔ کوهستانی سردسیر واقع و دارای 903 تن سکنه است .آبش از چشمه و محصولش غله ، حبوبات و شغل مردمش زراعت ...
-
جستوجو در متن
-
بشنجه زن
لغتنامه دهخدا
بشنجه زن . [ ب ِ ش َ / ش ِ ج َ / ج ِ زَ ] (نف مرکب ) پشنجه زن . آنکه بشنجه بکار برد. مِرطَم . مِرَّشَه جولاهکی . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به بشنجه شود.
-
غرواشه
لغتنامه دهخدا
غرواشه . [ غ ُرْ / غ َرْش َ / ش ِ ] (اِ) لیف جولاهگان . (برهان قاطع). گیاهی است که جولاهان از او مالا (ماله ) کنند و دسته بندند و کفشگران نیز. (فرهنگ اسدی نخجوانی ). گیاهی باشد که جولاهگان و کفشگران آن را به لیف کنند و دسته و دسته بندند و بر روی چیزی...
-
لیلی
لغتنامه دهخدا
لیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) بنت طریف التغلبیة. شاعرة من شواعر العرب فی الدولة العباسیة کان اخوها الولیدبن طریف الشیبانی رأس الخوارج و اشدهم بأساً و صولة و اشجعهم فاشتدت شوکته و طالت ایامه فوجه الیه الرشید یزیدبن مزیدالشیبانی فجعل یخاتله و یماکره . و ک...