کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرتزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرتزی
لغتنامه دهخدا
مرتزی .[ م ُ ت َ ] (ع ص ) کم گردیده . نقصان پذیرفته . (آنندراج ). نعت فاعلی است از ارتزاء. رجوع به ارتزاء شود.
-
واژههای همآوا
-
مرتضی
لغتنامه دهخدا
مرتضی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) کسی که برمی گزیند و اختیار میکند و پسند می کند. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی از ارتضاء. رجوع به ارتضاء شود. || راضی . خشنود. (ناظم الاطباء). که چیزی را اختیار کند و بدان قانع و خرسند باشد. رجوع به اقرب الموارد و نیز رجوع به ار...
-
مرتضی
لغتنامه دهخدا
مرتضی . [ م ُ ت َ ضا ] (اِخ ) لقب علی بن ابی طالب است علیه السلام : خاصه تر این گروه کز دل پاک شیعت مرتضای کرارند. ناصرخسرو.زبده ٔ دور عالمی زان چو نبی و مرتضی بحر عقول را دُری شهر علوم را دَری . خاقانی .مرتضی صولتامگر سوی قبرهدیه چون مرتضی فرستادی ....
-
مرتضی
لغتنامه دهخدا
مرتضی . [ م ُ ت َ ضا ] (ع ص ) پسندیده . (غیاث اللغات ، از منتخب اللغات و کنزاللغة) (مهذب الاسماء) (زمخشری ). گزیده . مختار. اِرتضاه ُ؛ اختاره . (از متن اللغة). نعت مفعولی است از ارتضاء : چون به گورستان روی ای مرتضی استخوانشان را بپرس از مامضی . مولوی...
-
مرتضی
لغتنامه دهخدا
مرتضی . [ م ُ ت َ ضی ی ] (ص نسبی ) منسوب به مرتضی . (ناظم الاطباء). رجوع به مرتضوی شود.
-
مرتضی
لغتنامه دهخدا
مرتضی . [م ُ ت َ ضا ] (اِخ ) (سید...) رجوع به علم الهدی شود.
-
مرتضی
لغتنامه دهخدا
مرتضی .[ م ُ ت َ ضا ] (اِخ ) (شیخ ...) رجوع به انصاری شود.
-
مرتضی
لغتنامه دهخدا
مرتضی .[ م ُ ت َ ضا ] (اِخ ) دهی است از دهستان عقیلی بخش عقیلی شهرستان شوشتر، در 4هزارگزی جنوب غربی سماله و 14هزارگزی شمال راه شوشتر به مسجد سلیمان ، در منطقه کوهستانی گرمسیر واقع و دارای 250 تن سکنه است . آبش از چشمه و شعبه ٔ کارون . محصولش غلات ، ب...