کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مربوط به ترکیب اصوات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اصوات طرب
لغتنامه دهخدا
اصوات طرب . [ اَص ْ ت ِ طَ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آواز مغنیان و نغمه ٔ ساز مطربان است . (انجمن آرای ناصری ).
-
اصوات افلاک
لغتنامه دهخدا
اصوات افلاک . [ اَص ْ ت ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شیخ اشراق معتقد است که افلاک را اصواتی است بجز اصواتی که مبتنی بر دلایل علمی ظاهریست و گوید همچنانکه رنگهای ستارگان مشروط به شرایط رنگهای موجود در نزدما نیست ، اصوات افلاک نیز چنین است و روا نیس...
-
زیاط
لغتنامه دهخدا
زیاط. (ع مص ) (از «زی ط») منازعه کردن و اختلاف اصوات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
واحرزی
لغتنامه دهخدا
واحرزی . [ ح َ رَ زا ] (ع صوت مرکب ) (مرکب از «وا» ندبه + منادی مندوب ) متأسفم : واحرزی و ابتغی النوافلا. رجوع به حرز شود. (ناظم الاطباء). از اصوات تأسف یعنی متأسفم .
-
دیاپازن
لغتنامه دهخدا
دیاپازن . [ زُ ] (فرانسوی ، اِ) اسباب کوچکی دارای دو شاخه معمولاً فولادی که اگر شاخه هایش به ارتعاش درآیند صوت تقریباً خالصی با بسامد معین تولید میکند و در بسیاری از تجربیات مربوط به اصوات موسیقی و نیز در تنظیم نوسانهای برقی بکار میرود در کوک کردن سا...
-
آب و هوا
لغتنامه دهخدا
آب و هوا. [ ب ُ هََ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کشور. اقلیم . || سقم یا صحت مربوط به آب و هوای ناحیتی .
-
راز دبیریه
لغتنامه دهخدا
راز دبیریه . [ دَ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) کتابةالسرّ. رمزنویسی . رازدبیره . رازدفیره . در الفهرست ابن الندیم (ص 21 چ مصر) این کلمه «رازسهریه » آمده که علی الظاهر مصحف رازدبیریه است و گوید: خطی بوده است که پادشاهان رازها و اسرار خویش را هنگام نیازمندی ...
-
نغمات
لغتنامه دهخدا
نغمات . [ ن َ غ َ ] (ع اِ) آوازهای خوش . (غیاث اللغات ). ترانه ها و سرودها و آوازها. (ناظم الاطباء). ج ِ نغمة. رجوع به نغمة شود : و بر سطح دیگر انواع نغمات و اصناف اصوات ... نشان کرده . (سندبادنامه ص 65).
-
غان و غون
لغتنامه دهخدا
غان و غون . [غان ْ ن ُ ] (اِ صوت مرکب ) حکایت صوت بچه های دوسه ماهه . و بطور کلی اصوات نامفهوم که از دهان طفل شیرخواره پیش از سخن گفتن برمی آید. و با افتادن و کردن صرف شود: بچه به غان و غون افتاد. بچه غان و غون می کند.
-
غواث
لغتنامه دهخدا
غواث . [ غ َ ] (ع اِ) بمعنی غُواث . فراء گوید: از اصوات جزء غَواث چیزی بفتح اول نیامده است . (از اقرب الموارد). غوث . رجوع به ُغواث شود. || توشه . زاد. (در لغت یمن ). (از اقرب الموارد).
-
واحربی
لغتنامه دهخدا
واحربی . [ ح َ رَ با ] (ع صوت مرکب ) (مرکب از «وا» ندبه + منادای مندوب ) از اصوات افسوس است . وای بر من . واحرب . واحرباء. یااسفی . و رجوع به واحرب و واحربا و یااسفی شود.
-
واحزن
لغتنامه دهخدا
واحزن . [ ح َ زَ ] (ع صوت مرکب ) (از: «وا» ندبه + منادای مندوب ) لفظی است که هنگام اندوه آرند. از اصوات افسوس و اندوه است : پیش چنین تحفه کو تمیمه ٔ عقل است واحزن از جان بوتمام برآمد. خاقانی .رجوع به واحزنا شود.
-
فونتیک
لغتنامه دهخدا
فونتیک . [ ف ُ ن ِ ] (فرانسوی ، ص ) آنچه بیان صوت و آوا کند. || (اِ) مطالعه ٔ اصوات و تلفظهای یک زبان . (فرهنگ فارسی معین ). صوت شناسی . آواشناسی . || هنرهای فونتیک ؛ هنرهایی که به قوه ٔ سامعه ارتباط دارند ازقبیل شعر، نثر ادبی ، موسیقی . (فرهنگ فارسی...
-
متناسبه
لغتنامه دهخدا
متناسبه . [ م ُ ت َ س ِ ب َ ] (ع ص ) مؤنث متناسب : و بر سطح دیگر انواع و نغمات و اصناف و اصوات و ایقاع نقرات و ازمنه ٔ متفاوته و متناسبه و ... نشان کرد. (سندبادنامه ص 65). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
نت
لغتنامه دهخدا
نت . [ ن ُ ] (فرانسوی ، اِ) نوت . یادداشت . تذکره .تبصره . || الفبای مخصوص موسیقی که تعدادشان هفت تاست . نشانه هائی که بوسیله ٔ آنها اصوات موسیقی را نشان دهند. (از فرهنگ فارسی معین ). نوتها روی پنج خط موازی افقی که به خطوط حامل موسوم است ، نوشته می ش...