کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرباب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرباب
لغتنامه دهخدا
مرباب . [ م ِ ] (ع ص ) زمین گیاه ناک . (منتهی الارب ). زمین سرسبز. پرگیاه . مرب . (از متن اللغة). رجوع به مَرَب ّ شود.
-
جستوجو در متن
-
مربة
لغتنامه دهخدا
مربة. [ م َ رَب ْ ب َ ] (ع اِ) سلطنت . یقال : طالب مربته ، ای مملکته . (منتهی الارب ). || مرباب . مرب . مربوبة. (متن اللغة). رجوع به مَرب ّ شود.
-
مرب
لغتنامه دهخدا
مرب . [ م َ رَب ب ] (ع اِ) محل و جای اقامت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || مجمع. محل . (اقرب الموارد).کلوب . (از متن اللغة). باشگاه و محل اجتماع مردم . || (ص ) زمین گیاه ناک . (منتهی الارب ): ارض کثیرةالنبات ؛ زمین پرگیاه . (اقر...