کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرب
لغتنامه دهخدا
مرب . [ م َ رَب ب ] (ع اِ) محل و جای اقامت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || مجمع. محل . (اقرب الموارد).کلوب . (از متن اللغة). باشگاه و محل اجتماع مردم . || (ص ) زمین گیاه ناک . (منتهی الارب ): ارض کثیرةالنبات ؛ زمین پرگیاه . (اقر...
-
جستوجو در متن
-
مرباب
لغتنامه دهخدا
مرباب . [ م ِ ] (ع ص ) زمین گیاه ناک . (منتهی الارب ). زمین سرسبز. پرگیاه . مرب . (از متن اللغة). رجوع به مَرَب ّ شود.
-
مربة
لغتنامه دهخدا
مربة. [ م َ رَب ْ ب َ ] (ع اِ) سلطنت . یقال : طالب مربته ، ای مملکته . (منتهی الارب ). || مرباب . مرب . مربوبة. (متن اللغة). رجوع به مَرب ّ شود.
-
اشکوریة
لغتنامه دهخدا
اشکوریة. [ اِ ک َ ی َ ] (مرب ، اِ) ماده ٔ زجاجی که در سطح فلزات مذاب یافت میشود. کف : و یعرف بالاشکوریة خبث الحدید. (از دزی ج 1 ص 25).
-
هجان
لغتنامه دهخدا
هجان . [ هَِ ] (ع ص ، اِ) برگزیده از هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). برگزیده و خالص و پاک از هرچیزی . (از معجم متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ). گویند: «خیار کل شی ٔ هجانه ». و از گفتار علی است : هذا جنای و هجانه فیه ...
-
م
لغتنامه دهخدا
م . (حرف ) حرف بیست و هشتم ازالفبای فارسی و حرف بیست و چهارم از الفبای ابتثی (حروف هجای عربی که به ترتیب الف . ب . ت . ث آید، مقابل ابجدی ) و حرف سیزدهم از الفبای ابجدی است و در حساب جمل آن را به چهل دارند و آنرا میم گویند و بدینسان نویسند: «م « »مَ»...
-
ابوالفتح
لغتنامه دهخدا
ابوالفتح . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) بُسْتی . علی بن محمدبن حسین بن یوسف بن محمدبن عبدالعزیز ملقب به نظام الدین شاعر مشهور. ابن خلکان گوید: او صاحب طریقتی انیقه و تجنیسی انیس و بدیعالتأسیس است و از گفته های اوست : من اصلح فاسده ارغم حاسده . من اطاع غض...