کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرافدة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرافدة
لغتنامه دهخدا
مرافدة. [ م ُف َ دَ ] (ع مص ) کسی را یاری دادن . (تاج المصادر بیهقی ). همدیگر را یاری دادن و معاونت نمودن . (منتهی الارب ). معاونت کردن . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
-
واژههای مشابه
-
مرافده
لغتنامه دهخدا
مرافده . [ م ُ ف َ / ف ِ دَ / دِ ] (ع اِمص ) مرافدت . مرافدة. رجوع به مرافدت و مرافدة شود.
-
واژههای همآوا
-
مرافدت
لغتنامه دهخدا
مرافدت . [ م ُ ف َ / ف ِ دَ ] (ع اِمص ) معاونت . یاری . (یادداشت مؤلف ). رجوع به مرافدة شود : به توفیق خدای و موافقت رای و... اعانت حدس و مرافدت ذکا به جواهر زواهر الفاظ... متحلی گردانید. (مقدمه ٔ مرزبان نامه از فرهنگ فارسی معین ). || (مص ) معاونت ک...
-
جستوجو در متن
-
مرافد
لغتنامه دهخدا
مرافد. [ م ُ ف ِ ] (ع ص ) به همدیگر یاری دهنده . (ناظم الاطباء). معاون . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). نعت فاعلی است از مرافدة. رجوع به مرافدة شود. || شاة مرافد؛ رفود. گوسپند که زمستان و تابستان شیر دهد. (از متن اللغة). رجوع به مرافید شود.
-
مرافدت
لغتنامه دهخدا
مرافدت . [ م ُ ف َ / ف ِ دَ ] (ع اِمص ) معاونت . یاری . (یادداشت مؤلف ). رجوع به مرافدة شود : به توفیق خدای و موافقت رای و... اعانت حدس و مرافدت ذکا به جواهر زواهر الفاظ... متحلی گردانید. (مقدمه ٔ مرزبان نامه از فرهنگ فارسی معین ). || (مص ) معاونت ک...