کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرازمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مرازمة
لغتنامه دهخدا
مرازمة. [ م ُ زَ م َ ] (ع مص ) جمع کردن بین دو چیزو مخلوط کردن آن دو. (از متن اللغة): رازم بینهما؛ جمع. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || پی یکدیگر خوردن دو چیز را. جمع کردن میان دو چیز در خوردن ، چون نان و تمر و مانند آن ، و گویند: رازمت الابل ؛ ...
-
جستوجو در متن
-
رزام
لغتنامه دهخدا
رزام . [ رِ ] (ع مص ) مصدر به معنی مُرازمة. (ناظم الاطباء). رجوع به مرازمة شود.
-
پیاپی
لغتنامه دهخدا
پیاپی . [ پ َ /پ ِ پ َ / پ ِ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) از اتباع است . پی در پی . پی هم . پشت سرهم . پشت هم . یکی پس دیگری . متتابع. یکی از پس دیگری . متعاقب . پیوسته . مسلسل . متوالی . متواتر. دمادم . مکرر. در پی یکدیگر. پشت سر یکدیگر. متتالی . مترادف . م...