کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مدینة
لغتنامه دهخدا
مدینة. [ م َ ن َ ] (اِخ ) شهری است [ به عربستان ] خوش ومردم بسیار و روضه مقدس پیغمبر (ص ) با بسیار صحابه آنجاست و از نواحی وی سنگ فسان خیزد که به همه ٔ جهان ببرند. (حدود العالم ). از شهرهای مهم عربستان سعودی است . این شهر پس از مهاجرت پیغامبر اسلام ا...
-
مدینة
لغتنامه دهخدا
مدینة. [ م َ ن َ ] (ع اِ) شهر. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (منتهی الارب ). شهرستان . (دستور اللغة) (منتهی الارب ). شهر بزرگ . (دستور الاخوان ). شارستان . (مهذب الاسماء). ج ، مداین ، مدائن ، مُدُن : نگه کن تا کجا بودی و اینجاکه آوردت در این بی در مدینه ...
-
مدینه ٔ افلاطون
لغتنامه دهخدا
مدینه ٔ افلاطون . [ م َ ن َ / ن ِ ی ِ اَ ] (اِخ ) رجوع به مدینه ٔ فاضله و نیز رجوع به افلاطون شود.
-
مدینة ابن السلیم
لغتنامه دهخدا
مدینة ابن السلیم . [ م َ ن َ ت ُ اِ نِس ْ س َ ] (اِخ ) نام شهری است به اسپانیا، میان ارکش و طریف . (ابن جبیر از یادداشت مؤلف ). رجوع به الحلل السندسیة ص 73 و 74 شود.
-
جستوجو در متن
-
مدینی
لغتنامه دهخدا
مدینی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به مدینه ٔ اصفهان و مدینه ٔ انبار و مدینه ٔ بخارا و مدینه ٔ جابر میان ری و قزوین و مدینه ٔ سمرقند، مدینه و قبره ، مدینةالمبارک و مدینه ٔ مرو، و مدینه ٔ مولی ، مدینه ٔ مصر، مدینه ٔ نیشابور، مدینه ٔ نسف است . از هر یک ای...
-
مدائن
لغتنامه دهخدا
مدائن . [ م َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ مدینه . رجوع به مدینه شود.
-
مدن
لغتنامه دهخدا
مدن . [ م ُ ] (ع اِ) مُدُن . ج ِ مدینه . رجوع به مُدُن و مدینه شود.
-
مدینةالرسول
لغتنامه دهخدا
مدینةالرسول . [م َ ن َ تُرْ رَ ] (اِخ ) مدینه . رجوع به مدینه شود.
-
المرحومة
لغتنامه دهخدا
المرحومة. [ اَ م َم َ ] (اِخ ) لقب مدینه ٔ منوره . رجوع به مدینه شود.
-
جابرة
لغتنامه دهخدا
جابرة. [ ب ِ رَ ] (اِخ ) نام مدینه ٔ منوره است . (منتهی الارب ). رجوع به مدینه شود.
-
هزم
لغتنامه دهخدا
هزم . [ هََ ] (اِخ ) جایی است از مدینه .
-
عثمان
لغتنامه دهخدا
عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) کوهی است به مدینه بین آن و بین ذی المرة در راه شام از مدینه . (معجم البلدان ).
-
کدر
لغتنامه دهخدا
کدر. [ ک َ / ک ُ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک مدینه . (از منتهی الارب ). و میان آن و مدینه 8 برید (96 میل ) است . (از معجم البلدان ).
-
کلاف
لغتنامه دهخدا
کلاف . [ ک ُ ] (اِخ ) رودباری است به مدینه . (منتهی الارب ). وادیی از اعمال مدینه . (از انساب سمعانی ).