کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدودة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مدودة
لغتنامه دهخدا
مدودة. [ م ُ دَوْ وَ دَ ] (ع ص ) کرم زده . کرم خورده . تأنیث مُدَوَّد. (یادداشت مؤلف ). رجوع به عیون الانباء ج 7 ص 82 سطر 4 شود.
-
جستوجو در متن
-
مدود
لغتنامه دهخدا
مدود. [ م ُ دَوْ وَ ] (ع ص ) کرمو. کرم زده . (یادداشت مؤلف ).طعام کرم ناک . (آنندراج ). طعام که کرم در آن پیدا شده است . مَدود. (از متن اللغة). رجوع به مدودة شود.