کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدت مدیدی است پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
صفیة
لغتنامه دهخدا
صفیة. [ ص َ فی ی َ ] (اِخ ) دختر شرف الدین احمدبن احمدالمقدسی و زوجه ٔشیخ بهاءالدین ابن الغر و از مشاهیر محدثات است ، مدت مدیدی در موطن خویش قدس علم حدیث را تدریس میکرد وبه سال 740 در کهولت درگذشت . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
اسیری
لغتنامه دهخدا
اسیری . [ اَ ] (اِخ ) یکی از شعرای عثمانی است . وی اصلاً از اهالی آناطولی بوده ، در مدارس عصر علوم رسمی بدست آورده و مدتی در قضاها سکونت گزیده ، بعداً به اسارت افتاده مدت مدیدی در دیار کفار در زندان روزگار خویش را گذرانید وسپس آزاد شد و در آگریبوز وا...
-
پوزگا
لغتنامه دهخدا
پوزگا. [پ ُ زِ ] (اِخ ) نام قصبه ٔمرکز ایالت در خطه ٔ اسکلاوونیا از کشور هنگری (مجارستان ) کنار نهر اورلیاوه ، واقع در 80 هزارگزی جنوب شرقی اسک ، دارای 5000 تن سکنه و مدرسه ٔ متوسطه ، قلعه وتجارت تنباکو و ابریشم و غیره . آنجا مدت مدیدی تحت اداره ٔ دو...
-
شلمک
لغتنامه دهخدا
شلمک . [ ش َ م َ ] (اِ) نام دارویی که شلیم نیز گویند. (ناظم الاطباء). داروی است که چون با گوگرد بر بهق طلا کنند نافع باشد و آنرا شلیم نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ) (برهان ). ریوان . زوان . شالم . شولم . شلیم . سعیع. (یادداشت مؤلف ). گیاهی است از...
-
اسحاق بک
لغتنامه دهخدا
اسحاق بک . [ اِ ب َ ] (اِخ ) یکی از غازیان دور سلطان مرادخان ثانی . وی مدت مدیدی بجنگ با صربها مأمور بود و اکثر خاک صربستان را تسخیر کرد و بعد از فتح سمندره قرال ، گریگریوس را به اسارت درآورد. پدر او تیمورطاش هم از غازیان معروف است و برادر عثمان چلب...
-
پوئرتوبلو
لغتنامه دهخدا
پوئرتوبلو. [ ءِ ت ُ ب ِل ْل ُ ] (اِخ ) (لنگرگاه زیبا) قصبه و اسکله ای است در کلمبیا که از یک برزخ بوجود آمده است و در ساحل دریای آنتیل ، در 70هزارگزی شمال غربی پاناما واقع است این لنگرگاه را در سنه ٔ 1502م . کریستوف کولومب کشف کرد، اسپانیولیها در سال...
-
باروس
لغتنامه دهخدا
باروس . [ رُ ] (اِخ ) ژان دو. ادیب و مورخ بنام پرتقال است که بسال 1496م . در ویزو متولد و در 1570 در ریبئیرا نزدیک پمبال درگذشته است . مدت مدیدی در مستملکات آسیائی و افریقایی پرتقال والی بوده و این سفرها و مطالعات موادی برای نگارش کتابی در تاریخ ضبط ...
-
بئر شبع
لغتنامه دهخدا
بئر شبع. [ ب ِءْ رِ ؟ ] (اِخ ) (چاه قسم ). چون ابراهیم در زمان کندنش هفت بز به ابی مالک داد تا شاهد برکندنش باشد لهذا آن را بئر شبع نامید.لکن این اسم مختص آن چاهی بود که اولاً ابراهیم و بعد از او اسحاق مدت مدیدی در حوالی آن بسر بردند. پس بندگان اسحاق...
-
حامدافندی
لغتنامه دهخدا
حامدافندی . [ م ِ اَ ف َ ] (اِخ ) نظیف زاده احمد. یکی از متأخرین شعرای عثمانی . وی مدت مدیدی سمت دبیری و منشی گری و پاره ای از مناصب دیوانی داشت و سپس به شیخ مولویخانه ٔ غلطه غائب افندی انتساب پیدا کرد و داخل طریقت شد و ترک خدمت دولت گفت ، در ساحلخا...
-
پیستوا
لغتنامه دهخدا
پیستوا. (اِخ ) شهری به ایتالیا (ناحیه ٔ توسکانی )، دارای 76000 تن سکنه . صاحب قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه ٔ پیستویه آرد: قصبه ای است در خطه ٔ توسکانه از ایتالیا کنار نهر برونیه و در 30هزارگزی شمال غربی فلورانس . دارای مدرسه ٔ جراحی و کتابخانه و موزه ...
-
صراف
لغتنامه دهخدا
صراف . [ ] (اِخ ) شیخ ابراهیم بن حسین .یکی از کبار مشایخ دور سلطان محمد و مریدان آق شمس الدین است . اصلاً از سیواس و مدرس مدرسه ٔ «خوند خاتون »در قیصریه بود بعداً فهمید که یکی از شرایط این وظیفه حنفی المذهب بودن است و وی خود شافعی بود، پس ترک مدرسه ر...
-
حقل دماً
لغتنامه دهخدا
حقل دماً. [ ؟ مَن ْ ] (اِخ ) (مزرعه خون ) (1ع 1:19). و آن مزرعه ٔ کوزه گر بود که رؤسای کهنه ازبهای خون خداوند ما عیسی مسیح که یهودا بدیشان پس داد برای مدفن غریبان خریدند. (مت 27:6 - 8). و پس ازآن به حقل الدم اشتهار یافت و در بیرون شهر اورشلیم بطرف ج...
-
بارتز
لغتنامه دهخدا
بارتز. [ ت ِ ] (اِخ ) پل ژزف . یکی از مشاهیر اطبای فرانسه است . وی در تاریخ 1734 م . در مونپلیه تولد یافته و در سنه ٔ 1806 درگذشته است . مدت مدیدی در مدرسه ٔ طبی میهن خویش مدرس علم طب بود و سفری بپاریس رفت . با دالامبر و دیگر معاصران از علما روابطی د...
-
استفان
لغتنامه دهخدا
استفان . [ اِ ت ِ ] (اِخ ) یکی از پادشاهان انگلستان . اصلاً از خاندان بلوآ مادر او دختر گیم فاتح بود... و با یکی از کنتهای بلوآ ازدواج کرده بود. مولد وی 1105 م . است و بهنگام وفات هانری اوّل پادشاه انگلستان بسال 1135 م . تخت و تاج آن مملکت را تصاحب ک...
-
اسحاق
لغتنامه دهخدا
اسحاق . [ اِ ] (اِخ ) ابن کنداج یا ابن کنداجق . یکی از امراء ترک دوره ٔ خلفای عباسی که بجسارت و بطش و صولت اشتهار تمام یافته و خدمات بزرگ بخلیفه معتمد علی اﷲ و موفق باﷲ کرده است . مدت مدیدی ولایت جزیره و موصل داشت و با زنج بن طولون و دیگر قیام کنندگا...