کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدائنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مدائنی
لغتنامه دهخدا
مدائنی . [ م َ ءِ ] (اِخ ) علی بن محمدبن عبداﷲ ، مکنی به ابوالحسن و معروف به مدائنی ، از رواة و مورخان کثیرالتصنیف قرن دوم و از مردم بصره است به سال 135 هَ . ق . در بصره ولادت یافت وچندی در مدائن سکنی کرد و سرانجام به بغداد رفت و در آنجا به سال 225 ه...
-
مدائنی
لغتنامه دهخدا
مدائنی . [ م َ ءِ ] (اِخ )محمدبن ایوب بن سلیمان مدائنی ، مکنی به ابوطالب ، از بلغاء مترسلان قرن پنجم هجری قمری و از وزیران القادرباللّه والقائم بامراﷲ عباسی است . او راست کتابی درخراج و مهیار شاعر قصایدی در مدحش سروده است . تولدش به سال 370 و وفاتش د...
-
مدائنی
لغتنامه دهخدا
مدائنی . [ م َ ءِ نی ی ] (ص نسبی ) منسوب به مدائن . مداینی .
-
واژههای مشابه
-
علوی مدائنی
لغتنامه دهخدا
علوی مدائنی . [ ع َ ل َ ی ِ م َ ءِ ] (اِخ ) قاسم بن محمدبن هشام (یا هاشم ) مدائنی . از علمای ریاضی قرن سوم و چهارم هجری . رجوع به قاسم بن محمدبن هشام شود.
-
علی مدائنی
لغتنامه دهخدا
علی مدائنی . [ ع َ ی ِ م َ ءِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن ابی سیف بصری مدائنی . مکنی به ابوالحسن . مورخ و اخباری و راوی شعر. رجوع به ابوالحسن مدائنی و ماخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 211. عیون التواریخ ابن شاکر ص 79. الوافی صفدی ج 12 ص 169. سیرالن...
-
ابوالحسن مدائنی
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن مدائنی . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ن ِ م َ ءِ ] (اِخ ) ابن الندیم از گفته ٔ حارث بن ابی اسامه روایت کند که نام مدائنی ابوالحسن علی بن محمدبن عبداﷲبن ابی سیف است از موالی شمس بن عبدمناف و مولد او بدانگونه که محمدبن یحیی از حسین بن فهم و او از خود اب...
-
زبرقان مدائنی
لغتنامه دهخدا
زبرقان مدائنی . [ زِ رِ ن ِ م َ ءِ ] (اِخ ) محمدبن آدم مدائنی . (از اعیان الشیعه ).
-
خالد مدائنی
لغتنامه دهخدا
خالد مدائنی . [ ل ِ دِ م َ ءِ ] (اِخ ) رجوع به خالدبن قاسم شود.
-
جستوجو در متن
-
ابوطیب
لغتنامه دهخدا
ابوطیب . [ اَ طَی ْ ی ِ ] (اِخ ) موسی بن یسار. رجوع به ابوالطیب مدائنی ... شود.
-
علی بصری
لغتنامه دهخدا
علی بصری . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن ابی سیف بصری مدائنی ، مکنّی به ابوالحسن . مورخ و اخباری و راوی شعر. رجوع به ابوالحسن مدائنی و علی (ابن محمدبن ...) شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن ابی سیف بصری مدائنی ، مکنّی به ابوالحسن . مؤرخ و اخباری و راویه ٔ شعر. رجوع به ابوالحسن مدائنی و نیز به علی بن محمدبن ... شود.
-
ابوالحسن
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) علی بن محمدبن عبداﷲبن ابی سیف المدائنی . رجوع به مدائنی ... شود.
-
مداینی
لغتنامه دهخدا
مداینی . [ م َ ی ِ ] (ص نسبی ) منسوب است به مداین دارالملک اکاسره در هفت فرسخی بغداد. (از الانساب سمعانی ). رجوع به مدائنی شود.