کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخزن 3 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مخزن کرمانشاهی
لغتنامه دهخدا
مخزن کرمانشاهی . [ م َ زَ ن ِ ک ِ ] (اِخ ) نامش عبدالمحمد واز معارف نجبا و صاحب خط بوده و به معلمی فرزندان اعیان می گذرانیده است . در سال 1246 هَ . ق . که سی ساله بود به طاعون درگذشت . (از مجمع الفصحاء ج 2 ص 456).
-
جستوجو در متن
-
طولون
لغتنامه دهخدا
طولون . [ ] (معرب ،اِ) به یونانی عرطنیثا است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
طلاح
لغتنامه دهخدا
طلاح . [ طِ ] (ع اِ) طلح است و نوعی از ام غیلان است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
رود
لغتنامه دهخدا
رود. (اِ)به یونانی ورد است . (فهرست مخزن الادویه ). گل سرخ .
-
فروس
لغتنامه دهخدا
فروس . [ ] (یونانی ، اِ) ماذریون . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به ماذریون و مازریون شود.
-
سقرچین
لغتنامه دهخدا
سقرچین . [ س َ ق َ ] (ترکی ، اِ) اسم ترکی زرزور است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فهرست مخزن الادویه ).
-
غالی
لغتنامه دهخدا
غالی . (معرب ، اِ) شیر به لغت یونانی . (منتهی الارب ).اسم یونانی لبن است . (تحفه ) (فهرست مخزن الاودیه ).
-
سیک
لغتنامه دهخدا
سیک . (ترکی ، اِ) آلت تناسل . (برهان ) (جهانگیری ). اسم قضیب حیوانات است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
چنه
لغتنامه دهخدا
چنه . [ چ ِ ن َ / ن ِ ] (اِ) بهندی نوعی از نخود است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
ظفری
لغتنامه دهخدا
ظفری .[ ظُ ] (ع اِ) اسم صنفی از اقلیمیای معدنی است که از معدن قدیم و کهنه برمی آید. (فهرست مخزن الادویه ).
-
اروق
لغتنامه دهخدا
اروق . [ اَ ] (ترکی ، اِ) به ترکی مشمش است . (فهرست مخزن الادویة). اروک . (تحفه ٔحکیم مؤمن ). زردآلو. و امروز ترکان اَریک گویند.
-
بالغ
لغتنامه دهخدا
بالغ. [ ل ُ ] (ترکی ، اِ) به ترکی سمک است . (فهرست مخزن الادویه ). به ترکی ماهی را گویند. و رجوع به بالق شود.
-
ککری
لغتنامه دهخدا
ککری .[ ک َ ] (اِ) به هندی خیار بادرنگ و کالک را میگویند. (برهان ) (آنندراج ). قسمی خیار. (ناظم الاطباء). || به هندی قثاء است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
فراخ
لغتنامه دهخدا
فراخ . [ ف ِ ] (ع اِ) ج ِ فَرْخ . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بچه های طیوراست . (از فهرست مخزن الادویه ). رجوع به فَرْخ شود.