کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخبوء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخبوء
لغتنامه دهخدا
مخبوء. [ م َ ] (ع ص ) (از «خ ب ء») پنهان . نهان . پوشیده . مخفی . مختفی . مخبو. و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
واژههای همآوا
-
مخبوع
لغتنامه دهخدا
مخبوع . [ م َ ] (ع ص ) پنهان کرده شده . (آنندراج ). خَبع لغتی در خب ء. (منتهی الارب ). مخبوء و رجوع به مخبوء شود.
-
جستوجو در متن
-
مخبوع
لغتنامه دهخدا
مخبوع . [ م َ ] (ع ص ) پنهان کرده شده . (آنندراج ). خَبع لغتی در خب ء. (منتهی الارب ). مخبوء و رجوع به مخبوء شود.
-
مخبو
لغتنامه دهخدا
مخبو. [ م َ ب ُ و و ] (ع ص ) مخبوء: المرء مخبو فی طی لسانه کما فی طیلسانه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
پنهان کرده
لغتنامه دهخدا
پنهان کرده . [ پ َ / پ ِ ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) مکتوم . مستور. مکنون . مخبوء. خَب ْء. خَبی ٔ. خَبیئة. (منتهی الارب ). کمون . (دهار).
-
مدمس
لغتنامه دهخدا
مدمس . [م ُ دَم ْ م َ ] (ع ص ) چرکین . آلوده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آلوده . ناپاک . (ناظم الاطباء). مدنس . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || خفی . پوشیده : دمس الشی ٔ؛ اخفاه و امر مدمس . (اقرب الموارد). مخبوء. (متن اللغة). || (اِ) سجن . (اقر...
-
آدمی
لغتنامه دهخدا
آدمی . [ دَ ] (ع اِ)یک تن از اولاد آدم ابوالبشر. اِنس . اِنسی . انسان . بشر. مردم . مردمی . ناس . اناس . ج ، آدمیین : شیب تو با فراز و فراز تو با نشیب فرزند آدمی بتو اندر بشیب و تیب . رودکی .چنین گفت ه̍رون مرا روز مرگ مفرمای هیچ آدمی را مجرگ . رودکی ...