کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخامره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخامره
لغتنامه دهخدا
مخامره . [ م ُ م َ رَ / م ُ م ِ رِ ] (ع مص ) پنهان شدن و اقامت در جائی : در میان گروهی از پیادگان خویش روی به مخارم کوهها و به مخامره ٔ بیشه ای از بیشه ها مستظهر شده . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ، ص 287).
-
واژههای مشابه
-
مخامرة
لغتنامه دهخدا
مخامرة. [ م ُ م َ رَ ] (ع مص ) بیامیختن . (زوزنی ). آمیختن . (تاج المصادر بیهقی ). آمیختن با هم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). درآمیختن با کسی . (ناظم الاطباء). || پنهان شدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). نهان شدن . (منتهی الارب ) (...
-
جستوجو در متن
-
خمار
لغتنامه دهخدا
خمار. [ خ ِ ] (ع مص ) مخامره . (منتهی الارب ) (ازتاج العروس ) (از لسان العرب ). رجوع به مخامره شود.
-
مخامر
لغتنامه دهخدا
مخامر. [ م ُ م ِ ] (ع ص ) پنهان و نهفته و مخفی . (ناظم الاطباء). و رجوع به مخامره معنی دوم شود.
-
پنهان شدن
لغتنامه دهخدا
پنهان شدن . [ پ َ/ پ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) اختفاء. اکتتام . جبوء. جباء. اختباء. انِّماس . (منتهی الارب ). مخفی شدن . پوشیده شدن . استخفاء. اجتنان . تذعلب . اکتنان . ضب ء. ضبوء. (منتهی الارب ) (صراح ). استسرار. (زوزنی ) (منتهی الارب ). اذلیلاء. (منتهی...
-
مستظهر
لغتنامه دهخدا
مستظهر. [ م ُ ت َ هََ ] (ع ص ) نعت مفعولی از استظهار. تکیه کرده بر یاری کسی . پشت گرم . رجوع به استظهار شود : اما قومی مستظهر باید که رود به مردم و آلت و عدت ... (تاریخ بیهقی ص 266).به فخر و محمدت و شکر و مدح مستظهرز عمر و مملکت و عز و بخت برخوردار. ...
-
اشتقاق
لغتنامه دهخدا
اشتقاق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گرفتن کلمه ای از کلمه ای . (غیاث ) (منتخب اللغات ) (منتهی الارب ). ستدن کلامی از کلامی . (تفلیسی ). سخنی از سخنی شکافتن . (زوزنی ). برآوردن سخنی از سخنی . شکافتن سخنی از سخنی . (تاج المصادر). ستدن کلام از کلام . کلمه ای را...