کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخالفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخالفت
لغتنامه دهخدا
مخالفت . [ م ُ ل َ ف َ ] (ع مص ، اِمص ) به معنی خلاف کردن ، مقابل موافقت . (غیاث ).اختلاف و عدم موافقت . منازعت . ضدیت . عداوت و دشمنی ونفاق . (ناظم الاطباء) : چون معدان والی مکران گذشته شد میان دو پسرش عیسی و بوالعسکر مخالفت افتاد. (تاریخ بیهقی چ اد...
-
واژههای همآوا
-
مخالفة
لغتنامه دهخدا
مخالفة. [ م ُ ل َ ف َ ] (ع مص ) با کسی خلاف کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی )(ترجمان القرآن ). خلاف کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). خلاف . (ناظم الاطباء) (محیط المحیط).و رجوع به خلاف و مخالفت شود. || لازم گرفتن کسی را. (ناظم ال...
-
جستوجو در متن
-
ناهمتائی
لغتنامه دهخدا
ناهمتائی . [ هََ ] (حامص مرکب ) همتا نبودن . ناهمتا بودن . رجوع به ناهمتا شود.- ناهمتائی کردن ؛ مخالفت .
-
انیسون
لغتنامه دهخدا
انیسون . [ اَ ] (اِ) مقاومت و اعتراض . || مخالفت و ضدیت . (ناظم الاطباء).
-
چپ تابیدن
لغتنامه دهخدا
چپ تابیدن . [ چ َ دَ] (مص مرکب ) مخالفت یا دشمنی کردن . (فرهنگ نظام ).
-
ناسازواری
لغتنامه دهخدا
ناسازواری . (حامص مرکب ) مخالفت . (دهار). مخالفت . عدم موافقت . اختلاف . منازعت . سرکشی . عدم اطاعت . (ناظم الاطباء). || تباین . بینونت . تنافی . منافات . عدم توافق . تضاد.
-
مخاوذة
لغتنامه دهخدا
مخاوذة. [ م ُ وَ ذَ ] (ع مص ) مخالفت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). مخالفت کردن با کسی . (ناظم الاطباء). || موافقت از لغات اضداد است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازاقرب الموارد). موافقت کردن با کسی . (ناظم الاطباء).
-
متحاد
لغتنامه دهخدا
متحاد. [ م ُ ت َ حادد ] (ع ص ) با یکدیگر مخالفت کننده . (آنندراج ). مخالفت کننده . (ناظم الاطباء). || بازدارنده . (آنندراج ). مر یکدیگر را بازدارنده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تحاد شود.
-
متشاکس
لغتنامه دهخدا
متشاکس . [ م ُ ت َ ک ِ ] (ع ص ) دشوارخوی و مخالفت کننده . ج ، متشاکسون . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). با یکدیگر بدخوئی کننده و مخالفت کننده . (آنندراج ). و رجوع به تشاکس شود.
-
برمخ
لغتنامه دهخدا
برمخ . [ ب َ م َ ] (اِمص مرکب ) مخالفت و خودرأیی و عاق و عاصی شدن . (برهان ).مخالفت و خودرأیی و نافرمانی با پدر و مادر. (آنندراج ). خودخواهی و عاق شدگی و عصیان . (ناظم الاطباء).
-
وتنة
لغتنامه دهخدا
وتنة. [ وَ ن َ ] (ع اِمص ) خلاف ورزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مخالفت . (اقرب الموارد) || ملازمةالغریم . (المنجد) (از اقرب الموارد).
-
جاندهی
لغتنامه دهخدا
جاندهی . [ دِ ] (حامص مرکب ) عمل جان دادن . جان فدا کردن . || مخالفت . مقاومت . || فدیه ٔ حیوة و مرگ . (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ).
-
دشتیین
لغتنامه دهخدا
دشتیین . [ دَ ] (اِخ ) پیروان «دشتی » و او در اول طریقه ٔ ماری الاسقف داشت از ثنویه ، سپس با او مخالفت کرد. (از الفهرست ابن الندیم ). و رجوع به دشتی شود.