کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخالعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخالعة
لغتنامه دهخدا
مخالعة. [ م ُ ل َ ع َ ] (ع مص ) جدائی کردن زن و شوی از هم بر مالی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). خواستن زن طلاق خود را از شوی به دادن مالی . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مخالات
لغتنامه دهخدا
مخالات . [ م ُ ] (ع مص ) گذاشتن . (آنندراج ). رجوع به مخالاة شود.
-
مخالاة
لغتنامه دهخدا
مخالاة. [ م ُ ] (ع مص ) (از «خ ل و») خالاه مخالاة؛ ترک کردن و گذاشتن کسی یا چیزی را. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)(از محیط المحیط). یکدیگر را فروگذاشتن . (زوزنی ).
-
مخالاة
لغتنامه دهخدا
مخالاة. [ م ُ ] (ع مص ) (از «خ ل ی ») خالاه مخالاة؛ بر زمین انداختن کسی را و فریب کردن با وی . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).