کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محمضة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محمضة
لغتنامه دهخدا
محمضة. [ م ُ م ِ ض َ ] (ع ص ) نعت فاعلی مؤنث از احماض : ارض محمضة؛ زمین حمض ناک . (منتهی الارب ). کثیرالحمض . (مهذب الاسماء).
-
واژههای همآوا
-
مهمزة
لغتنامه دهخدا
مهمزة. [ م ِ م َ زَ ] (ع اِ) تازیانه . || کوبه یا سندان . || چوب دستی یا عصا که بر آن آهن باشد که بدان خر رانند. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
محمض
لغتنامه دهخدا
محمض . [ م ُ م ِ ] (ع ص ) جائی که گیاه شور و تلخ رویاند. (ناظم الاطباء). محمضة.