کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محصحصة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محصحصة
لغتنامه دهخدا
محصحصة.[ م ُ ح َ ح َ ص َ ] (ع ص ) ریگ زار: ارض محصحصة؛ و اکثر نباته انما یکون فی الارضین المحصحصة. (ابن البیطار).
-
واژههای همآوا
-
مهصهصة
لغتنامه دهخدا
مهصهصة. [ م ُ هََ هَِ ص َ ] (ع اِ) چشم دزد شب گشتن خاص است بدان . (منتهی الارب ). جاسوس دزدان ، مخصوصاً در شب . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
ریگزار
لغتنامه دهخدا
ریگزار. (اِ مرکب ) زمینی که همه ٔ آن ریگ باشد. (ناظم الاطباء). ارض محصحصة. ریگ . ریگستان . ریگ بوم . رملة. (یادداشت مؤلف ). رجوع به ریگستان شود.