کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محسن فانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
محسن آباد
لغتنامه دهخدا
محسن آباد. [ م ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یوسف آباد پائین ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهدبا 221 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
محسن آباد
لغتنامه دهخدا
محسن آباد. [ م ُ س ِ ] (اِخ )دهی است از دهستان بالا بخش خواف شهرستان تربت حیدریه با 226 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
محسن آباد
لغتنامه دهخدا
محسن آباد. [ م ُ س ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجو بخش شهرستان مراغه با 178 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
محسن آباد
لغتنامه دهخدا
محسن آباد. [م ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فراهان بالا بخش فرمهین شهرستان اراک ، واقع در 13هزارگزی خاور فرمهین و13هزارگزی راه عمومی با 253 تن سکنه . آب آن از قنات و رودخانه و راه آن مالرو است و از طریق فرمهین اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیا...
-
گوشه محسن بن علی
لغتنامه دهخدا
گوشه محسن بن علی . [ ش َ / ش ِ م ُ س ِ ن ِ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان والانجرد شهرستان بروجرد. واقعدر 18هزارگزی جنوب بروجرد و 10هزارگزی جنوب راه شوسه . کوهستانی و سردسیر و سکنه ٔ آن 582 تن است . آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زر...
-
محسن آباد لاکوشته
لغتنامه دهخدا
محسن آباد لاکوشته . [ م ُ س ِ ت ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش لشت نشاء شهرستان رشت ، واقع در 5500 گزی شمال خاوری لشت نشاء با 456 تن سکنه . آب آن از چاه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
-
چم محسن خان
لغتنامه دهخدا
چم محسن خان . [ چ َ م ُ س ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی از مزارع قریه ٔ طایقان قم است . (از مرآت البلدان ج 4 ص 262).
-
جستوجو در متن
-
باقی
لغتنامه دهخدا
باقی . (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر بقاء است و بقاء ثبات شی ٔ است بحال و صورت نخست ، برابر آن فناء است . (از تاج العروس ). آنکه دارای دوام و ثبات باشد. (از اقرب الموارد). پاینده . (مهذب الاسماء) (السامی فی الاسامی ). پایدار. جاوید. بی زوال . ازلی . سرمدی...
-
خدا
لغتنامه دهخدا
خدا. [ خ ُ ] (اِخ ) نام ذات باری تعالی است همچو «اله » و «اﷲ». (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در حاشیه ٔ برهان قاطع در وجه اشتقاق این کلمه چنین آمده است : پهلوی متأخر xvatay ، پهلوی اشکانی xvatadh ، پازند « xvadaiهوبشمان ص 54 ح » «مسینا 139...