کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محرم آباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محرم آباد
لغتنامه دهخدا
محرم آباد. [ م ُ ح َرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد با 66 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
واژههای مشابه
-
نخل محرم
لغتنامه دهخدا
نخل محرم . [ ن َ ل ِ م ُ ح َرْ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نخل عزا. نخل ماتم . تابوت . (ازآنندراج ). نخلی که به ایام عزاداری عاشورا به انواع پارچه ها و چراغ ها و آئینه ها و شمشیرها و جز آن تزیین کنند و آن را که به اطاق مزین بزرگی شبیه است جمع کثیری...
-
محرم بلقیس
لغتنامه دهخدا
محرم بلقیس . [ م َ رَ م ِ ب ِ ق َ ] (اِخ ) معبد بلقیس . این نام به تعدادی از معابد قدیم در یمن داده شده است . یکی از آنها در ظفارو دیگری در صرواح و مهمترین آنها در مأرب است که از عمده ترین آثار باقیمانده ٔ قوم سباء بشمار میرود.
-
محرم یزدی
لغتنامه دهخدا
محرم یزدی . [ م َ رَ م ِ ی َ ] (اِخ )میرزا عبدالوهاب پسرزاده ٔ آقامحمد هاشم زرگر اصفهانی است که در خط نسخ استاد مسلم زمان بوده است و پدرش میرزا محمدعلی مردی دانا و نیز محرم تخلص می نموده است . میرزا عبدالوهاب در یزد متولد شد و چون پدر درگذشت تخلص وی ...
-
محرم یزدی
لغتنامه دهخدا
محرم یزدی . [ م َ رَم ِ ی َ ] (اِخ )میرزامحمد علی فرزند محمد هاشم زرگر نسخ نویس اصفهانی . استاد متأخرین و متوطن یزد بود و به تذهیب اوراق اشتغال داشت و دو بیت زیر را از او نقل کرده اند:سبب ناله چه پرسید ز مرغی که فلک کردش از گلشنی آواره که نامش قفس ا...
-
جستوجو در متن
-
حسین صیمری
لغتنامه دهخدا
حسین صیمری . [ ح ُ س َ ن ِ ص َ م ُ ] (اِخ ) ابن مفلح بن حسن بحرینی ملقب به نصیرالدین فقیه . متوفی در محرم 933 هَ . ق . / 1526 م . در سن هشتاد سالگی درگذشت و در سلم آباد خوزستان دفن شد. او راست : مناسک صغیر و مناسک کبیر و رساله در جواز حکومت شرعی و غا...
-
بازبهادربن شجاع
لغتنامه دهخدا
بازبهادربن شجاع . [ ب َ دُ رِ ن ِ ش ُ ] (اِخ ) دهمین سلطان ملوک مالوَه بوده که شهرهای دهار و ماند و سپس شاری آباد پایتخت آنها بود و بدو دسته تقسیم میشدند: نخست بنوغوری که سه تن از آنان سلطنت کردند و نخستین پادشاهان آنان دلاورخان حسین غوری بسال 804 هَ...
-
خانه خواه
لغتنامه دهخدا
خانه خواه . [ ن َ / ن ِ خوا / خا ] (نف مرکب )دوستی که بی کلفت در خانه ٔ شخص آمد و شد کند. (ناظم الاطباء). محرم . صمیمی . گستاخ . خودمانی : از کسانی که بباغ آمد و رفتی دارندخانه خواهی که مرا هست همین صیاد است . سلیم (از آنندراج ). || آنکه در فصول و مو...
-
رضا
لغتنامه دهخدا
رضا. [ رِ ] (اِخ ) یا میرزا رضای کَلْهُر. از بهترین و نامی ترین خطاطان نستعلیق نویس عصر اخیر بود. کَلْهُر نام یکی از ایلات کرد اطراف کرمانشاه است . چون صاحب ترجمه یکی از افراد آن ایل بوده به این اسم معروف شده است . شرح احوال او با نمونه ای از خطوط وی...
-
حسین صفوی
لغتنامه دهخدا
حسین صفوی . [ ح ُ س َ ن ِ ص َ ف َ ] (اِخ ) (شاه سلطان ...) (1694-1722 م .) فرزند شاه سلیمان اول (شاه صفی دوم ) صفوی فرزند شاه عباس دوم ، فرزند شاه صفی اول ، فرزند شاه عباس اول صفوی است . شاه سلطان حسین شش برادر کوچکتراز خود داشت و پدرش شاه سلیمان هنگ...
-
حله
لغتنامه دهخدا
حله . [ ح ِل ْ ل َ ] (اِخ ) مزیدیه . جامعان . (از منتهی الارب ). یاقوت چنین آرد: حله ٔ بنی مزید شهر بزرگی است که میان بغداد و کوفه واقع شده و به جامعان موسوم است . طول آن 67 درجه و سدس و عرض آن 32 درجه است . معدل النهار 15 درجه و درازترین روزها بچهار...
-
حسن حبل المتین
لغتنامه دهخدا
حسن حبل المتین . [ ح َ س َ ن ِ ح َ لُل ْ م َ ] (اِخ )(سید...) برادر کوچک مؤیدالاسلام سیدجلال الدین صاحب روزنامه ٔ «حبل المتین » منتشر در کلکته میباشد. او و برادر بزرگترش سیدمحمدعلی آقابزرگ پسران سیدمحمدرضا مجتهد کاشانی از علمای روحانی آغاز قرن چهارد...
-
صالح
لغتنامه دهخدا
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن نصر یانضر. وی در خلافت الواثق خروج کرد. صاحب تاریخ سیستان گوید: صالح به بُست برخاست و مردم بسیار با او جمعشد از سیستان و بُست ، و یعقوب بن لیث و عیّاران سیستان او را قوت کردند و بر بشاربن سلیمان حرب کردند و بشار را بکشتند و ...