کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محبوبیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محبوبیت
لغتنامه دهخدا
محبوبیت . [ م َ بی ی َ ] (ع مصدر جعلی ، اِ مص ) (از: محبوب + ئیت مصدری ) محبوب بودن . مورد مهر و دوستی بودن . معشوق بودن .
-
جستوجو در متن
-
محبوبی
لغتنامه دهخدا
محبوبی . [ م َ ] (حامص ) محبوب بودن . محبوبیت .
-
هندل
لغتنامه دهخدا
هندل . [ هََ دِ ] (اِخ ) گئورگ فریدریش . متولد 1685 و متوفی به سال 1759 م . موسیقی دان معروف آلمانی است . وی با اینکه پدرش اصرار داشت پزشک شود، به موسیقی علاقه نشان داد و مدتی در کلیسا نوازنده ٔ ارگ بود. در سال 1705 م . نخستین اپرای خود را به نام آلم...
-
مؤتمن الملک
لغتنامه دهخدا
مؤتمن الملک . [ م ُءْ ت َ م ِ نُل ْ م ُ ] (اِخ ) حسین پیرنیا پسر نصراﷲخان مشیرالدوله ٔ نائینی برادر حسن مشیرالدوله (1254 تا 9 شهریور 1326 هَ .ق .). از رجال نیکنام و میهن دوست عهد قاجار و دوران پهلوی . او مانند برادر خود میرزاحسن خان مشیرالدوله محبوب...
-
مشیرالدوله
لغتنامه دهخدا
مشیرالدوله . [ م ُ رُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) میرزا حسن خان ... پیرنیا (1291-1354 هَ . ق .)، ملقب به مشیرالدوله . پسر نصراﷲخان نائینی وزیر امور خارجه ٔ مظفرالدین شاه و در آخر وزیر اعظم و رئیس الوزراء شد. محبوبیت عامه به کمال داشت . او راست کتاب تاریخ ایران...
-
بارریکاد
لغتنامه دهخدا
بارریکاد. (اِخ ) (روزهای سنگربندی ) نخستین بار در دوازدهم ماه مه ٔ1588 م . اتفاق افتاد و آن تظاهرات لیگورها علیه هانری سوم بود. کرت دوم ، بیست وهفتم ماه اوت 1688 و آغاز اغتشاشات فرند بود. چون آن دوتریش خبر فتح لانس را شنید خود را قوی پنداشت و فرمان د...
-
اشک
لغتنامه دهخدا
اشک . [ اَ ] (اِخ ) چهاردهم یا فرهاد چهارم . بعض مورخان ارد را اشک سیزدهم و پاکر را اشک چهاردهم دانسته اند و این نظر بی مدرک نیست . ولی چون پاکر در ایران ولیعهد بود و بتخت ننشست ، باید فرهاد چهارم را اشک چهاردهم بدانیم . اگر بخواهیم زمان فتوحات او را...
-
شاور
لغتنامه دهخدا
شاور. [ وو ] (اِخ ) ابن مجیربن نزار، ملقب به ابوشجاع . وی در عهد خلافت العاضد لدین اﷲ فاطمی در مصردو نوبت بمقام وزارت رسید نخست در سال 558 هَ . ق . و نوبت دوم در سال 560 هَ . ق . در آغاز کار از ملازمان صالح بن رزیک بود و صالح ولایت صعید مصر را به وی ...
-
لام
لغتنامه دهخدا
لام . (اِ) نام حرف بیست و هفتم از حروف تهجی بین حرف کاف و میم و در حساب جُمَّل نماینده ٔ عدد سی و در حساب ترتیبی نماینده ٔ عدد بیست و هفت باشد. رجوع به «ل » شود. || هر چیز خمیده و منحنی و هر چیز راستی مانند الف که به شکل لام منحنی گردد و به همین مناس...
-
بیدل
لغتنامه دهخدا
بیدل . [ دِ ] (اِخ ) ابوالمعالی میرزا عبدالقادربن عبدالخالق ارلاس (یا برلاس ). متخلص به بیدل متولد 1054 هَ . ق . (1644م .) در اکبرآباد هند و متوفی ماه صفر سال 1133 هَ . ق . (1720 م . روز 5 دسامبر) در عظیم آباد و بقولی در دهلی . شاعر پارسی گوی هندی اس...
-
تصغیر
لغتنامه دهخدا
تصغیر. [ ت َ ] (ع مص ) خرد گردانیدن چیز یاکسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کوچک کردن . (آنندراج ). خرد کردن . (دهار). تحقیر. (تاج المصادر بیهقی ) (اقرب الموارد). || در تداول علم صرف جاری کردن اسم را بر فُعَیل و نحوآن . (از منت...
-
راسپوتین
لغتنامه دهخدا
راسپوتین . (اِخ ) گرگوری افیمویچ معروف به راسپوتین (1871 - 1916 م .) از راهبان روسی است زادگاه وی دهکده پوکروسکویه بود که در نزدیک تیمن استان تبلسک سیبریه واقع است . وی فرزند دهقانی بی چیز بود و بعلت لاابالی گری و هرزگی بنام «راسپوتین » که بمعنی هرزه...
-
سنسکریت
لغتنامه دهخدا
سنسکریت . [ س َ ک ِ ] (اِخ ) زبان علمی قدیم و مقدس هندوان ، و آن یکی از زبانهای مهم هند و ایرانی از شعب هندو اروپایی است . و آن زبان اقوام هندو است که با زبان اوستا خویشاوندی نزدیک دارد. پس از آنکه آریاییان بر داساهای ساکن هند پیروز شدند، قسمتهای برج...
-
بازار
لغتنامه دهخدا
بازار. (اِ) در پهلوی واچار (در هوجستان واچار = سوق الاهواز. رجوع شود به خوزستان ) در پارسی باستان آباکاری مرکب از: آبا در سانسکریت سبها . بمعنی محل اجتماع و جزو دوم مصدر کاری ، بمعنی چریدن (دارمستتر، تتبعات ایرانی ج 2 ص 129، 131). گیلکی واچار . (نیز:...