کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محبوبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محبوبة
لغتنامه دهخدا
محبوبة. [ م َ ب َ ] (ع ص ) تأنیث محبوب . ج ، محبوبات . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
محبوبة
لغتنامه دهخدا
محبوبة.[ م َ ب َ ] (اِخ ) نامی مدینه ٔ رسول اﷲ را. (دمشقی ).
-
واژههای مشابه
-
محبوبه
لغتنامه دهخدا
محبوبه . [ م َ ب َ ] (ع ص ) محبوبة. رجوع به محبوبة شود.
-
واژههای همآوا
-
محبوبط
لغتنامه دهخدا
محبوبط. [ م ُ ب َ ب ِ ] (ع ص ) نادان زودخشم . (منتهی الارب ). جهول سریعخشم . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
محابیب
لغتنامه دهخدا
محابیب . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ محبوب . || ج ِ محبوبة. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به محبوب و محبوبة شود.
-
شولمیت
لغتنامه دهخدا
شولمیت . (اِخ ) لقب عروس محبوبه ٔ سلیمان است . لفظ عبرانی آن هشولیمیت است که آن را زن شولمیة ترجمه کرده اند. (قاموس کتاب مقدس ).
-
محببة
لغتنامه دهخدا
محببة. [ م ُ ح َب ْ ب َ ب َ ] (اِخ ) از نامهای مدینه ٔ منوره . محبوبة. (منتهی الارب ).
-
الویر
لغتنامه دهخدا
الویر. [ اِل ْ ] (اِخ ) نام زنی که محبوبه ٔ لامارتین بوده است و او نام این زن را در کتاب مدیتاسیون بسیار ذکر کرده است . وی زن شارل عالم فیزیکدان بود.
-
پومپادور
لغتنامه دهخدا
پومپادور. [پ ُ] (اِخ ) (آنتوانت پواسون مارکیزدو) محبوبه ٔ لوئی پانزدهم . مولد پاریس (1721 - 1764 م .).
-
خال معشوق
لغتنامه دهخدا
خال معشوق . [ ل ِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خال که بر بشره یا بدن محبوبه باشد و در نزدعاشق باارزش جلوه کند .
-
حبیبة
لغتنامه دهخدا
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث حبیب . محبوبة. دوست (زن ).
-
پری
لغتنامه دهخدا
پری . [ پْری / پ ِ ] (اِخ ) (مارکیز دو...) محبوبه ٔ دوک دو بوربن ، وزیر لوئی پانزدهم . وی بسال 1698 م . در پاریس متولد و در 1727 م . درگذشت .