کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محالفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محالفت
لغتنامه دهخدا
محالفت . [ م ُ ل َ ف َ ] (ع مص ) محالفة. رجوع به محالفة شود.
-
واژههای همآوا
-
محالفة
لغتنامه دهخدا
محالفة. [ م ُ ل َ ف َ ] (ع مص ) حلاف . معاهده کردن با کسی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). معاهده کردن با یکدیگر. سوگند خوردن با هم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). معاهده . معاقده . (المصادر زوزنی ). لازم گرفتن کسی را. (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
لدم
لغتنامه دهخدا
لدم . [ ل َ دَ ] (ع اِ) حرمتهای خویشان بدانجهت که حرمت مصلح و اصل خویشان است همچو درپی جامه ولو یقال اللدم اللدم یعنی حرمت ما حرمت شماست و خانه ٔ ما خانه ٔ شما فرقی میان ما و شما نیست وقتی گویند که اراده ٔ تأکید مُحالفت دارند. (منتهی الارب ).