کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجهول الحال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
فعل مجهول
لغتنامه دهخدا
فعل مجهول . [ ف ِ ل ِ م َ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) (اصطلاح دستور) در فارسی فعلی است که از اسم مفعول فعل اصلی با کمک یکی از فعل های شدن ، گشتن ، گردیدن ساخته شود و معمولاً مسندالیه یا فاعل ظاهری جمله مفعول فعل است و آن را مجهول از این نظر گویند که فاع...
-
جستوجو در متن
-
جراد
لغتنامه دهخدا
جراد. [ ج َ ] (اِخ ) ابن عبس یا عیسی . از روات مجهول الحال است . رجوع به الاصابة فی تمییزالصحابه شود.
-
صالح
لغتنامه دهخدا
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن علاء. مجهول الحال است . (تنقیح المقال ج 2 ص 93).
-
صالح
لغتنامه دهخدا
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن نحام . صحابی و مجهول الحال است . (تنقیح المقال ج 2 ص 95).
-
زبیر
لغتنامه دهخدا
زبیر. [ زُ ب َ ] (اِخ ) ابن خربود. از راویان بود و ازدی وی را مجهول الحال خوانده است . عثمان غطفانی از او روایت دارد. (از لسان المیزان ).
-
جریر
لغتنامه دهخدا
جریر. [ ج َ ] (اِخ ) مکنی به ابوعروة. وی از روات مجهول الحال بود و سلیمان بن بلال از او روایت دارد. (از لسان المیزان ).
-
صالح سلمی
لغتنامه دهخدا
صالح سلمی . [ ل ِ ح ِ س َ ] (اِخ ) محدث است . وی از ابوشعثاء روایت کند و مجهول الحال است . (لسان المیزان ج 3 ص 177).
-
صامت انصاری
لغتنامه دهخدا
صامت انصاری . [ م ِ ت ِ اَ ] (اِخ ) صحابی و مجهول الحال است . (تنقیح المقال ج 2 ص 95) درقاموس الاعلام گوید: فرزند وی ثابت از او روایت کند.
-
صامت
لغتنامه دهخدا
صامت . [ م ِ ] (اِخ ) ابن مخبل یشکری . از روبةبن عجاج روایت کند، و مجهول الحال است . (لسان المیزان ج 3 ص 178).
-
زامل
لغتنامه دهخدا
زامل . [ م ِ ] (اِخ ) ابن زیاد طائی از راویان و از لحاظ موثق بودن مجهول الحال است . ابن ابی حاتم گوید که مدائنی مرسلاتی از وی روایت کرده است . (از لسان المیزان ج 2).
-
حبان
لغتنامه دهخدا
حبان . [ ح ب ْ با ] (اِخ ) ابومعمر، شیخ ابوداود طیالسی است . مجهول الحال است . از جابربن زید روایت کند. رجوع به لسان المیزان ج 2 ص 166 شود.
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [ رِ ] (اِخ ) اشعری . شیخ طوسی در رجال خود شرح حال او را آورده و گوید از صحابه ٔ رسول است ولیکن مجهول الحال است . (رجال مامقانی شماره ٔ 1963).
-
صالح
لغتنامه دهخدا
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن رستم ، مکنی به ابی عبدالسلام ، مولی بنی هاشم . تابعی است . او از ثوبان و ابوداود از وی روایت کند. محمدبن ادریس گوید: وی مجهول الحال است . (تهذیب تاریخ ابن عساکر ج 6 ص 369).
-
صالح
لغتنامه دهخدا
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عقبةبن خالد اسدی . نجاشی گوید: او را کتابی است و محمدبن ایوب آن را از وی روایت کند. ظاهراً امامی و مجهول الحال است . (تنقیح المقال ج 2 ص 93).