کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجهلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجهلة
لغتنامه دهخدا
مجهلة. [ م َ هََ ل َ ] (ع اِ) سبب نادانی و منه قولهم الولد مجهلة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). هر چیزی که علامت نادانی باشد و سبب نادانی . (ناظم الاطباء).
-
مجهلة
لغتنامه دهخدا
مجهلة. [ م ِ هََ ل َ ] (ع اِ) رجوع به مِجهَل شود.
-
جستوجو در متن
-
جیهلة
لغتنامه دهخدا
جیهلة. [ ج َ هََ ل َ ] (ع اِ) چوب که بدان شراب جنبانند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مجهل . مجهلة. جیهل . رجوع به جیهل شود.
-
مجهل
لغتنامه دهخدا
مجهل . [ م ِ هََ ] (ع اِ) چوب که بدان باده را جنبانند. مِجهَلَة.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چوبی که بدان آتش افروخته را جنبانند. (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ج 7 ص 268). || شیر بیشه . || (ص ) نادان . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ...