کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجمع عمومی سا ملل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مجمع ساختن
لغتنامه دهخدا
مجمع ساختن . [ م َ م َ ت َ ] (مص مرکب ) تشکیل انجمن دادن . مجمع ترتیب دادن . گرد هم آمدن : فصیحان عرب همواره به مجمع ساختن و سخنهای عثمان گفتن و فتنه جستن مشغول بودند. (مجمل التواریخ والقصص ص 284). تا مجمعی سازند و آن را بر ملا بخوانند. (کلیله و دمنه...
-
مجمع علیه
لغتنامه دهخدا
مجمع علیه . [ م ُم َ عُن ْ ع َ ل َی ْه ْ ] (ع ص مرکب ) اجماع کرده بر آن یعنی متفق علیه . (غیاث ) (آنندراج ). آنچه درباره ٔ آن اجماع کرده باشند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
مجمع کردن
لغتنامه دهخدا
مجمع کردن .[ م َ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مجمع ساختن : مجمعی کردند مرغان جهان هر چه بودند آشکارا ونهان . عطار (منطق الطیر).و رجوع به مجمع ساختن شود.
-
جستوجو در متن
-
جامعه ٔ ملل
لغتنامه دهخدا
جامعه ٔ ملل . [ م ِ ع َ / ع ِ ی ِ م ِ ل َ ] (اِخ ) مؤسسه ای بود که پس از جنگ جهانی اول از اجتماع دول بمنظور تأمین صلح جهانی تأسیس شد. مؤلف حقوق بین الملل عمومی آرد: جامعه ٔ ملل مؤسسه ای بود از اجتماع عده ٔغیر محدودی از دول و مؤسساتی که اهلیت و ...
-
آنگلوساکسن
لغتنامه دهخدا
آنگلوساکسن . [ گ ْ / گ ِ ل ُ سا س ُ ] (اِخ ) نام عام ملل ژرمنی که در مائه ٔ ششم م . بر بریطانیه تسلط یافتند. آنگل ها. ژوت ها. ساکسن ها.
-
حساس
لغتنامه دهخدا
حساس . [ ح َس ْ سا ] (ع ص ) نیک دریابنده . (غیاث ). بسیارحس . سخت ادراک . تیزحس . شدیدالحس .- سلولهای حساس ؛ یاخته های احساس کننده . رجوع به سلول و به کتاب جانورشناسی عمومی فاطمی ص 168 و 202 شود.
-
اصحاب غسان
لغتنامه دهخدا
اصحاب غسان . [ اَ ب ِ غ َس ْ سا ] (اِخ ) پیروان غسان کوفی مرجی ٔ بودند. رجوع به غسانیة و الفرق بین الفرق ص 191 و میزان الاعتدال ج 2 ص 321 و ملل ونحل شهرستانی چ مطبعه ٔ حجازی قاهره ج 1 ص 225 شود.
-
ژنو
لغتنامه دهخدا
ژنو. [ ژِ ن ِوْ ] (اِخ ) نام شهری در سویس و کرسی بخشی به همین نام بر کنار دریاچه ٔ لِمان ، دارای 135000 تن سکنه . این شهر را دانشگاهی است که کالوَن بنا نهاده و نیز در آنجا مؤسسات بزرگی از قبیل موزه و کتابخانه ٔ عمومی و کارخانه های ساعت سازی و صنایع ...
-
موسی
لغتنامه دهخدا
موسی . [ سا ] (اِخ ) نواده ٔ بایدوخان (694 هَ . ق .) و یازدهمین از ایلخانان ایران است که پس از ارپاگاون به سلطنت رسیده و از شوال تا 14 ذی الحجه سال 736 هَ . ق . سلطنت کرده است . رجوع به تاریخ عمومی ایران از مرحوم عباس اقبال و نیز رجوع به موسی خان شود...
-
ابوعیسی
لغتنامه دهخدا
ابوعیسی . [ اَ سا ](اِخ ) محمدبن هارون ورّاق . وی در اواخر مائه ٔ دوم واوائل مأئه ٔ سیم میزیست و استاد ابوالحسین احمدبن یحیی الراوندی است . و ابوعیسی راست : کتاب المقالات و این کتابی نفیس است در شناخت ملل و نحل و مسعودی و ابوالحسن اشعری و ابوریحان ب...
-
سازمان ملل متحد
لغتنامه دهخدا
سازمان ملل متحد. [ ن ِ م ِ ل َ ل ِ م ُت ْ ت َ ح ِ ] (اِخ ) مؤسسه ای است بین المللی که از نمایندگان 83 کشور تشکیل میگردد. افزایش روز افزون ارتباطات بین المللی وجود مؤسساتی را برای تنظیم این ارتباطات ایجاب میکند. ازین روی بعد از پایان جنگ اول بین الم...
-
عیسی آباد
لغتنامه دهخدا
عیسی آباد. [ سا ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش دستجرد شهرستان قم با 253 تن سکنه . آب آن از قنات و در بهار از رود منصورآباد. محصول آن غلات ، بنشن ، انگور، گردو و زردآلوست . از آثار باستانی بقعه ٔ امام زاده زکریا و پل آجری قدیمی روی رودخانه ٔ منصور...
-
پیرموسی
لغتنامه دهخدا
پیرموسی . [ سا ] (اِخ ) دهی جزء دهستان حومه ٔ بخش کوچصفهان شهرستان رشت . واقع در 2هزارگزی جنوب خاور کوچصفهان و 2هزارگزی جنوب خاور راه مالرو عمومی . جلگه ، معتدل ، مرطوب . دارای 650 تن سکنه . آب آن از نهر تورود از سفیدرود. محصول آنجا برنج و ابریشم و ص...
-
حصار عیسی
لغتنامه دهخدا
حصار عیسی . [ ح ِ سا ] (اِخ ) دهی است ازدهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد. واقع در یازده هزاروپانصدگزی شمال باختری اسفراین و پانزده هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی بجنورد بشقان . ناحیه ای است واقع در دامنه . سردسیر. دارای 238 تن سکنه میباشد. ترکی و فا...