کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجمع الجزایر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مجمع ساختن
لغتنامه دهخدا
مجمع ساختن . [ م َ م َ ت َ ] (مص مرکب ) تشکیل انجمن دادن . مجمع ترتیب دادن . گرد هم آمدن : فصیحان عرب همواره به مجمع ساختن و سخنهای عثمان گفتن و فتنه جستن مشغول بودند. (مجمل التواریخ والقصص ص 284). تا مجمعی سازند و آن را بر ملا بخوانند. (کلیله و دمنه...
-
مجمع علیه
لغتنامه دهخدا
مجمع علیه . [ م ُم َ عُن ْ ع َ ل َی ْه ْ ] (ع ص مرکب ) اجماع کرده بر آن یعنی متفق علیه . (غیاث ) (آنندراج ). آنچه درباره ٔ آن اجماع کرده باشند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
مجمع کردن
لغتنامه دهخدا
مجمع کردن .[ م َ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مجمع ساختن : مجمعی کردند مرغان جهان هر چه بودند آشکارا ونهان . عطار (منطق الطیر).و رجوع به مجمع ساختن شود.
-
واژههای همآوا
-
مجمعالجزایر
لغتنامه دهخدا
مجمعالجزایر. [ م َم َ عُل ُ ج َ ی ِ ] (ع اِ مرکب ) گنگ بار. دیبجات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مجموعه ٔ چند جزیره که نزدیک به هم واقع شده باشند.
-
جستوجو در متن
-
تائی هوکو
لغتنامه دهخدا
تائی هوکو. [ هَُ ] (اِخ ) نام یکی از شهرهای مجمع الجزایر فُرمُز.
-
سالوت
لغتنامه دهخدا
سالوت . (اِخ ) مجمع الجزایر کوچک گینه فرانسه در شمال کاین دارای قدیمترین مؤسسات توبه کاران است .
-
سائوتیاگو
لغتنامه دهخدا
سائوتیاگو. [ ءُ گ ُ ] (اِخ ) جزیره ای است کوهستانی به مساحت 1026 هزارگز مربع در جنوب شرقی مجمع الجزایر پرتغالی در دماغه ٔ سبز که آن را سانتیاگو و سن ژاک نیز نامند. اراضی این جزیره جز در دشتهای پست ناسالم است و قابل کشت و زرع نیست . در ساحل جنوب شرقی ...
-
گلنان
لغتنامه دهخدا
گلنان . [ گ ِ ل ِ] (اِخ ) چندین مجمع الجزایر کوچک که در جنب فینیستر قرار گرفته است . رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
-
شامس
لغتنامه دهخدا
شامس . [ م ِ ] (اِخ ) نام یکی از جزایر یونان است . (برهان قاطع) (از جهانگیری ) (آنندراج ). و گویند بیش از سیصد جزیره باشد. (منتهی الارب ). جزیره ٔ یونانی در مجمع الجزایر، دارای 71/000 تن سکنه و آن موطن فیثاغورس بود. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). نام جزیره...
-
کاپ ور
لغتنامه دهخدا
کاپ ور. [ وِ ] (اِخ ) (جزایر) مجمع الجزایر پرتقال در اقیانوس اطلس در مغرب «سنگال »، جمعیت 149800 تن است . دارای آب و هوای مطبوع ، کرسی آن «پورتوپرابا» است در جزیره ٔ «سانتیاگو».
-
شارده
لغتنامه دهخدا
شارده . [ دَ ] (اِخ ) نام جزیره ای است از جزایر دریای روم .(فرهنگ جهانگیری ) (برهان قاطع). نام جزیره ای به بحرالروم در انتهای شرقی دریای اسپانیا نزدیک جزیره یابسته . (یادداشت مؤلف ). جزیره ای از مجمع الجزایر بالئار دارای 2250 تن سکنه .
-
سالونیک
لغتنامه دهخدا
سالونیک . [ل ُ ] (اِخ ) نام خلیج ترم است . (ایران باستان ص 1114 و 1191). به یونانی آن را تسالونیک گویند. شهری است از یونان در انتهای خلیج سالونیک که بوسیله ٔ دریای اژه تشکیل شده است . دارای 216800 تن سکنه است . بندری است بسیار فعال و تجارتی در کنار م...
-
کیه
لغتنامه دهخدا
کیه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) نوعی از علک رومی است که مصطکی باشد. (برهان ) (آنندراج ). مصطکی را گویند.(فرهنگ جهانگیری ). مصطکی همان کیه است ، و آن را علک الروم و علک رومی نیز گویند، و نوعی از آن سیاه است که مصطکی نبطی نامیده می شود. نام کیه محل اصلی این ن...