کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجحر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجحر
لغتنامه دهخدا
مجحر. [ م َ ح َ ] (ع اِ) پناه ونهان جای . ج ، مجاحر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
مجحر
لغتنامه دهخدا
مجحر. [ م ُ ح ِ ] (ع ص )کسی و یا چیزی که مجبور به پناه گرفتن می کند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به اجحار شود.
-
واژههای همآوا
-
مجهر
لغتنامه دهخدا
مجهر. [ م ِ هََ ] (ع ص ) رجوع به مِجهار شود.
-
مجهر
لغتنامه دهخدا
مجهر. [ م ُ هََ ] (ع ص ) کلام مجهر؛ سخن بلند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخن بلند و آشکار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مجهار شود.
-
مجهر
لغتنامه دهخدا
مجهر. [ م ُ هَِ ] (ع ص ) آشکارکننده ٔ کلام . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). کسی که کلام را آشکارا می گوید. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
مجاحر
لغتنامه دهخدا
مجاحر. [ م َ ح ِ ] (ع اِ) ج ِ مَجحَر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به مجحر شود.
-
پناه
لغتنامه دهخدا
پناه . [ پ َ ] (اِ) حمایت . (برهان قاطع). پشتی . زنهار. زینهار. امان . حفظ. کنف . (زمخشری ). ذَرا. ضَبع. ظل ّ. دَرف . خُفرة. خفارة. جِنح . جَناح . (منتهی الارب ) : هر آنکس که در بارگاه تواندز ایران و اندر پناه تواندچو گستهم و شاپور و چون اندیان چو خر...